مردم کانادا: آشنایی با فرهنگ، دین، زبان و همه موارد ضروری
کانادا کشوری بسیار بزرگ و متنوع در آمریکای شمالی است، دومین کشور بزرگ جهان با مساحت ۶٫۲ میلیون مایل مربع (۹٫۹ میلیون کیلومتر مربع). این کشور که از ۱۰ استان و ۳ قلمرو تشکیل شده، در بخش شمالی قاره آمریکای شمالی و در امتداد اقیانوس اطلس، اقیانوس آرام و اقیانوس منجمد شمالی گسترده است. کانادا تنها با یک کشور دیگر- همسایه جنوبی خود، ایالات متحده آمریکا- هم مرز است- طولانی ترین مرز زمینی مشترک بین دو کشور.
۱-نقشه منطقه
منطقه ای که اکنون به عنوان کانادا شناخته می شود در طی هزاران سال گذشته خانه اقوام بومی مختلف بوده است. در اواخر دهه ۱۴۰۰، گروه های اعزامی از انگلیس و فرانسه این منطقه را کاوش کردند و بعداً در سواحل اقیانوس اطلس کانادا مستقر شدند. در طول جنگ فرانسه و هند در سال ۱۷۶۳، فرانسه تقریبا تمام مستعمرات خود در آمریکای شمالی را به انگلیسی ها واگذار کرد.
در دهه های بعد، جمعیت به طور پیوسته رشد کرد، قلمرو مورد بررسی بیشتر قرار گرفت و مستعمرات خودمختار دیگری تأسیس شدند. در اول ژوئیه ۱۸۶۷، سه مستعمره با هم متحد شدند و کشور کانادا را تأسیس کردند. حکومت کانادا فدرال پارلمانی پادشاهی مشروطه است و ملکه الیزابت انگلیس به عنوان رئیس رسمی این کشور شناخته می شود.
کانادا، که نام خود را از کلمه Kanata در زبان ایرکویان (از زبان های سرخ پوستی) و به معنای “دهکده” گرفته است، از نظر قومی تنوع بسیاری دارد و قرنها است که مورد استقبال مهاجران از گوشه و کنار دنیا قرار گرفته است. جمعیت فعلی این کشور تقریباً ۳۵ میلیون نفر و متشکل از افراد با پیشینه های قومی، مذهبی و زبانی متفاوت است. همین امر کانادا را به مکانی محبوب برای زندگی و بازدید تبدیل می کند.
فرهنگ کانادا، درست مانند هر کشور دیگری در جهان محصول تاریخ، جغرافیا، سیستم سیاسی و غیره است. کانادا به عنوان یک کشور، به واسطه مهاجران بسیاری که در خود جای داده است شکل گرفته و ترکیبی از آداب و رسوم، آیین ها، سنت ها و غذاهای منحصر به فرد و لذت بخش را ارائه می کند. در ادامه به مهمترین ویژگی های فرهنگی این کشور از جمله زبان، دین، هنر، آشپزی، ورزش، تعطیلات و جشن ها خواهیم پرداخت.
۲- زبان و مهاجران
کانادا یک کشور دو زبانه است، دو زبان انگلیسی و فرانسوی به عنوان زبان های رسمی آن ذکر شده اند. در مسائل حقوقی و دولتی، انگلیسی در تمام استانها جز کبک اولویت دارد. ده سال پیش، نسبت کانادایی هایی که انگلیسی را به عنوان زبان اول یا مادری خود معرفی می کردند زیر ۶۰ درصد، و تعداد کسانیکه فرانسه را زبان مادری خود می دانستند حدود ۲۵ درصد بود. امروزه آمار حاکی از این است که انگلیسی زبانان در این کشور در اولویت هستند و این بیشتر ناشی از هجوم آمریکایی هایی است که در کانادا اقامت دارند.
تخمین زده می شود که حدود ۱۷ درصد از کل کانادایی ها دو زبانه هستند – انگلیسی و فرانسوی – هرچند که این یک پدیده منطقه ای است و لزوماً کشور را به عنوان یک کل نشان نمی دهد. در استانهایی که بیشتر ساکنان آنها فرانسوی زبان هستند مانند کبک و نیوبرانزویک، درصد افراد دو زبانه به ترتیب ۳۸ و ۳۳ درصد است. از طرف دیگر، در استان انتاریو که بیش از ۳۰ درصد کل جمعیت کشور را تشکیل می دهد، تعداد دو زبانه ها حدود ۱۲ درصد است.
این اعداد تا حدودی نتیجه الگوهای مهاجرتی هستند زیرا اکثر مهاجران به انتاریو کوچ می کنند و بخشی از آن نیز به این دلیل است که کلیه خدمات رسمی و تجاری در انتاریو به زبان انگلیسی انجام می شوند، در حقیقت فرانسوی در عمل کابردی ندارد و به بیان ساده تر، برای کسانی که در خارج از کبک و نیوبرانزویک زندگی می کنند، دوزبانه بودن به تدریج در زندگی روزمره اهمیت کمتری پیدا می کند.
علاوه بر این دو زبان رسمی زبانهای اقلیت نیز در این کشور صحبت می شوند. این زبان ها را می توان از طریق الگوهای مهاجرتی در کانادا ردیابی کرد – الگویی که طی سالها به طرز چشمگیری تغییر کرده است. به عنوان مثال، پس از جنگ جهانی دوم، اکثر مهاجران کانادایی از اروپا به این کشور پناه آورده بودند و تنها ۵۴ درصد از این افراد زبان مادری غیر رسمی داشتند (چیزی غیر از انگلیسی یا فرانسوی). در بین کسانی که به زبان فرانسه یا انگلیسی (به عنوان زبان مادری خود) صحبت نمی کردند، حدود ۲۵ درصد ایتالیایی، آلمانی یا یونانی زبان بودند.
بیش از نیمی از ۸۰ درصد کل مهاجران کانادایی که بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ وارد شدند از کشورهای آسیایی و خاورمیانه بودند و به زبانی غیر از انگلیسی یا فرانسوی صحبت می کردند. چینی زبان نخست تقریباً ۲۵ درصد از این مهاجران بود، در حالی که عربی، پنجابی، تامیلی و فارسی نیز زبان حدود ۲۰ درصد از این مهاجران را تشکیل می دادند.
امروز زبان های اقلیت کانادا بازتاب الگوهای مهاجرت این کشور هستند. شاید بزرگترین تغییر تعداد مهاجران اسپانیایی زبان باشد که اخیراً در این کشور ساکن شده اند – بیش از سه چهارم از یک میلیون نفری که اکنون نماینده بزرگترین اقلیت زبانی در کانادا هستند. پس از زبان اسپانیایی، زبانهای اقلیت در کانادا عبارتند از: ایتالیایی (۶۶۱۰۰۰) ، آلمانی (۶۲۲٫۶۵۰) ، چینی (۴۷۲٫۰۸۰)، پنجابی (۴۵۶٫۰۹۰)، کانتونی (۴۳۴٫۷۲۰)، عربی (۳۶۵،۰۰۰)، هلندی (۳۵۰٫۵۰۰)، تاگالوگ ( ۳۲۴،۱۲۰)، و هندی (۲۹۹٫۶۰۰). مطالعات نشان می دهند در حالی که تعداد کسانیکه به زبان های غیر رسمی اروپایی صحبت می کنند (به جز اسپانیایی) در کانادا کم کم کاهش می یابد، تعداد افرادی که به زبان هایی مانند اسپانیایی، کانتونی، ماندارین، عربی و پنجابی صحبت می کنند رو به افزایش است.
در کانادا زبان های بومی نیز وجود دارند. گرچه تعداد افرادی که به این زبانها صحبت می کنند چندان زیاد نیست اما این زبانها از اهمیت سیاسی و فرهنگی قابل توجهی برخوردار هستند. از بین این زبانها، کری، اینتکیتوت و اوجبوی رواج بیشتری دارند.
۳- دین
اکثر کانادایی ها ادعای نوعی وابستگی مذهبی دارند، غالباً مسیحیت، اگرچه تعداد افرادی که هیچ نوع وابستگی مذهبی ندارند به طور پیوسته از دهه ۱۹۸۰ رو به افزایش بوده است. با این وجود، کانادا دین و باورهای مذهبی بسیاری را در خود جای داده است.
در کانادا مذهب رسمی وجود ندارد، اما به نظر می رسد، مسیحیت به رسمیت شناخته شده است. اساسنامه کانادا، با رویه هایی مانند قسم خوردن به کتاب مقدس در طی مراحل قانونی و عملکردهای رسمی که به نوعی با مسیحیت در ارتباط هستند گره خورده است.
براساس اطلاعات آخرین سرشماری موجود، ۶۷ درصد جمعیت کانادا خود را مسیحی معرفی می کنند و از این تعداد ۳۸ درصد پولس رومی و ۲۹ درصد پروتستان هستند. متداول ترین فرقه های پروتستان در این کشور، کلیسای متحد کانادا، کلیسای انگلیکن کانادا، باپتیست و لوتری می باشند.
کسانی که هیچ وابستگی مذهبی ندارند، ۲۴ درصد از کل جمعیت را تشکیل می دهند. این افراد شاملAgnostics (افرادی که ادعای وابستگی مذهبی ندارند) و آتئیست ها (افرادی که به خدا اعتقاد ندارند) می شوند.
در طی چند دهه گذشته، باورهای مذهبی مردم کانادا رو به افول گذاشته اند، روندی مشابه آنچه در بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر مشاهده می شود. به نظر می رسد این پدیده بیشتر به مسیحیت مربوط می شود، زیرا دنبال کنندگان برخی از مذاهب دیگر تلاش های ویژه ای برای حفظ اعتقادات مذهبی خود به عنوان بخشی از روند حفظ هویت قومی یا فرهنگی خود انجام می دهند. البته برخی از گروه های مذهبی مسیحی نیز رشد کرده اند، مانند مسیحیت انجیلی، اما به طور کلی، کانادا به سمت افزایش سکولاریسم در حرکت است.
اکثر کانادایی ها به الگوی مسیحی زندگی پس از مرگ، بهشت و جهنم اعتقاد دارند. نحوه به خاک سپاری براساس گروه های مذهبی متفاوت است، اما در بیشتر موارد اجرای مراسم تشییع جنازه و تدفین به عهده خانواده متوفی است.
۴- ورزش
ورزش در کانادا هم از نظر میزان مشارکت و هم از نظر تعداد تماشاگر بسیار محبوب است. کانادایی ها به بسیاری از ورزش ها علاقمند هستند، به ویژه دو ورزش ملی کشور: هاکی روی یخ و لاکروس.
هاکی روی یخ محبوب ترین و رایج ترین فعالیت ورزشی زمستانی و موفق ترین ورزش کانادا از نظر رقابت های بین المللی است. بسیاری از پسران کانادایی (و برخی دختران) در سنین پایین هاکی را یاد می گیرند. مسابقات تقریباً برای هر گروه سنی، از جمله دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان برگزار می شوند، شرکت کنندگان با رویای ورود به تیم مورد علاقه خود در این رقابت ها شرکت می کنند.
۵-تعطیلات و جشن ها
تعطیلات و جشنهای مختلفی در کانادا وجود دارند. برخی از آنها منحصر به کانادا هستند، در حالی که برخی دیگر ریشه در سنت های انگلیس و فرانسه دارند. برخی از مهمترین تعطیلات و جشن های کانادایی عبارتند از:
- روز باکسینگ. Boxing Day یک روز تعطیل عمومی در اتحادیه کشورهای همسود بویژه انگلیس، استرالیا، نیوزلند و کانادا است. این روز که در ۲۶ دسامبر جشن گرفته می شود یک روز پس از کریسمس است.
- روز ملی کانادا. این روز در واقع جشن تولد این کشور است و اولین بار در اول ژوئیه ۱۸۶۷ جشن گرفته شد.
- جشنواره Icelandic. که با نام Islendingadagurinn نیز شناخته می شود، کارناوالی با مضمون وایکینگ ها است که از سال ۱۸۹۰ در کانادا جشن گرفته شده است.
- روز یادبود. در یازدهم نوامبر جشن گرفته می شود، روز یادبود تعطیلاتی است که به منظور احترام به کشته شدگان جنگ های کانادا- در طول دو جنگ جهانی- در نظر شده است.
۶-آداب و رسوم اجتماعی و پروتکل ها
کنوانسیون نامگذاری
قوانین مربوط به نامگذاری در کانادا شبیه به ایالات متحده و انگلیس هستند به این ترتیب که به کودک یک اسم اول، یک اسم دوم (نه همیشه) و نام خانوادگی که معمولاً نام خانوادگی پدر است، داده می شود. البته غیر معمول نیست که از نام مادر استفاده شود یا نام پدر و مادر با هم ادغام شوند.
جلسات و احوالپرسی
- تا زمانیکه از شما خواسته نشده باید از نام خانوادگی افراد استفاده کنید.
- در کبک معمول است که مانند فرانسه هر گونه تنها یک بار بوسیده شود.
- مردان مسن می توانند دست خانم ها را ببوسند.
- کانادایی ها معمولاً روابط را به شکلی محفوظ شروع می کنند. ممکن است به محض آشنایی بیشتر با یکدیگر روابط رسمیت کمتری پیدا کنند.
- کانادایی ها از ادب و احترام قدردانی می کنند و انتظار دارند که دیگران در هر شرایطی به پروتکل ها پایبند باشند.
- هنگام ورود و خروج باید با تمامی حضار دست بدهید.
- هنگام دست دادن، تماس چشمی را حفظ کنید.
- برای دست دادن معمولا مردها پیش قدم می شوند.
سبک ارتباطات
- به دلیل منطقه گرایی و تنوع فرهنگی بسیار در کانادا به سختی می توان ویژگی های ملی را شناسایی کرد. اگرچه سبک های ارتباطی خاصی وجود دارند که در سراسر کشور استاندارد و رایج هستند. به عنوان مثال، روابط کاری عموما مودبانه و تا حدودی غیررسمی هستند.
- به طور کلی، ارتباطات نسبتاً غیرمستقیم هستند و این می تواند نشانگر همگرایی آمریکای شمالی و انگلیس باشد. اگرچه بیشتر کانادایی ها در صورت لزوم می توانند آشکارا مخالفت کنند، اما ترجیح می دهند این کار را با تدبیر و دیپلماسی انجام دهند. سبک ارتباطی آنها اساساً عملی است و به عقل سلیم و منطق متکی می باشد. اگر از فرهنگی آمده اید که ارتباطات در آن بسیار مستقیم است، ممکن است لازم باشد رفتار و لحن خود را آرام کنید تا تهدیدآمیز به نظر نرسد.
- سبک های ارتباطی بیشتر بین بخش های آنگلوفون و فرانکفون کشور متفاوت هستند. فرانکفونها معمولاً غیرمستقیم تر از آنگلوفون ها هستند. آنها همچنین تمایل دارند که از آنگلوفونها تفکر بیشتری داشته باشند. آنگلوفون ها صحبت دیگران را قطع نمی کنند از نظر آنها باید به دیگران فرصت داده شود که صحبت های خود را به پایان برسانند این در حالی است که احتمال دارد فرانکفون ها صحبت دیگران را قطع کنند.
- کانادایی ها برای برقراری ارتباط بیشتر از گفتار استفاده می کنند تا اصطلاحات غیر کلامی. اصطلاحات غیر کلامی فقط برای تأکید بر یک پیام یا بعنوان بخشی از سبک ارتباطی شخصی افراد مورد استفاده قرار می گیرند.
- کانادایی ها به حریم شخصی خود احترام می گذارند و ترجیح می دهند در هنگام صحبت کردن با دیگران از آنها کمی فاصله داشته باشند.
- کانادایی ها از بحث و گفتگو درباره زندگی شخصی خود با همکاران تجاری خودداری می کنند.
- آنها انتظار دارند که مردم به صورت مستقیم صحبت کنند و از ادعاهای مبالغه آمیز پرهیز می کنند.
هدیه دادن
- به طور کلی کانادایی ها در تولدها و کریسمس به یکدیگر هدیه می دهند.
- اگر برای شام به خانه کسی دعوت شده اید، یک جعبه شکلات یا گل با خود ببرید.
- در کبک ارسال گل قبل از مهمانی شام از پروتکل های اجتماعی محسوب می شود.
- از دادن نیلوفرهای سفید پرهیز کنید زیرا در مراسم تدفین از آنها استفاده می شود.
- هرگز به عنوان هدیه وجه یا پول نقد ندهید.
- هدیه ها معمولاً هنگام دریافت باز می شوند.
آداب غذاخوری
- آداب غذاخوری در کانادا غیررسمی هستند.
- در کبک رسمیت بیشتری می بینید.
- در زمان غذا خوردن چنگال در دست چپ و چاقو در سمت راست نگه داشته می شود. سر چنگال باید رو به پایین باشد.
- صبر کنید تا به صندلی خود هدایت شوید.
- منتظر بمانید تا میزبان شروع به غذا خوردن کند.
- آرنج خود را روی میز قرار ندهید.
- بهتر است مقدار کمی غذا در بشقاب خود باقی بگذارید.
تابوها
- به دیگران اشاره نکنید.
- کانادا را با ایالات متحده اشتباه نگیرید.
- بهتر است در مورد جدایی طلبی، سیاست یا مذهب کبک بحث و گفتگو نکنید.
- صحبت کردن در مورد رابطه جنسی در کانادا می تواند بی ادبانه تلقی شود، بنابراین تا جای ممکن از آن پرهیز کنید.
۷-فرهنگ و آداب تجاری
اگرچه فرهنگ تجاری می تواند در مناطق مختلف کانادا متفاوت باشد، اخلاق معاملات تجاری تا حدودی مشابه است. زمانشناسی مهم است و در صورت بروز هر گونه تاخیر باید بلافاصله آن را به همتای تجاری خود اطلاع دهید. شناخت شرکتی که با آن مشغول تجارت هستید و درک اخلاق و قوانین کلی آن ضروری است. کد لباس ممکن است در مناطق مختلف متفاوت باشد، اما توصیه می شود لباس محافظه کارانه بپوشید.
چه چیزی باید پوشید
کد لباس تجاری شامل یک کراوات و کت و شلوار نسبتاً متعارف برای مردان و کت دامن/شلوار یا پیراهن متعارف برای زنان است.
عناوین
- عناوین علمی به ویژه در کبک که در آن از ‘Monsieur’ یا ‘Madame’ استفاده می شود، اهمیت دارند.
- در غیر اینصورت، تا زمانی که از شما خواسته نشده از اسم اول افراد استفاده کنید بهتر است از Mr یا Mrs استفاده شود.
کارت ویزیت
- اگرچه فرهنگ مربوط به کارت ویزیت در کانادا نسبتاً غیررسمی است، اما پیشنهاد می کنیم قبل از کنار گذاشتن آن، نگاهی به کارت بیندازید.
- همچنین پیشنهاد می کنیم که یک طرف کارت خود را به فرانسه ترجمه کنید.
جلسات
- کانادایی ها جلسات خود را با حداقل بحث و گفتگو شروع می کنند، گرچه انتظار می رود چند دقیقه برای تعارف و خوش و بش و مانند این ها صرف شود. در کبک، ممکن است زمان بیشتری برای ایجاد روابط صرف شود.
- جلسات به طور کلی سازمان یافته اند و بر اساس برنامه زمانبندی می شوند. جلسات رسمی و راحت برگزار می شوند حتی اگر موضوع بحث بسیار جدی باشد. در ملاقات با آنگلوفون ها، ممکن است جلسات دموکراتیک تر به نظر برسد زیرا همه شرکت کنندگان مشارکت فعال دارند.
- جلسات با فرانکفون ها، با احترام بیشتری به سلسله مراتب و موقعیت افراد انجام می شوند.
- جلسات در شرکت های کانادایی برای بررسی پیشنهادها و تصمیم گیری درباره برنامه ها انجام می شوند. شرکت کنندگان معمولاً سطح و تجربیات متفاوتی دارند. انتظار می رود همه نظرات خود را ابراز کنند.
ارائه ها
- هنگام ارائه اطلاعات، استفاده از حقایق و ارقام برای اثبات ادعاها ضروری است. کانادایی ها اساساً منطقی هستند. بنابراین تحت تاثیر احساسات و هیجانات قرار نمی گیرند و به راحتی توجیه نمی شوند.
- سخنرانی های خود را تا حد امکان کوتاه کنید و در مورد موضوع شفاف باشید. روی ارائه خود متمرکز شوید و از شعار دادن خودداری کنید.
مذاکرات
- همیشه تحقیقات لازم را انجام داده و در مورد شرکتی که می خواهید با آن کار کنید اطلاعات کسب کنید. مرزهای مشخصی را تعیین کنید و قبل از مذاکره بدانید که به دنبال چه چیزهایی هستید.
مدیریت
- مدیران کانادایی بر مساوات و تنوع تأکید می کنند. احترام ارزشمند است و انتظار نمی رود که مدیران با کارمندان خود بد رفتاری کنند.
- مشاغل سلسله مراتبی نیستند و اعضای تیم به ابراز عقیده و مشارکت در فرآیندهای تصمیم گیری تشویق می شوند.
- برنامه ریزی های تجاری معمولاً بلند مدت هستند و در صورت لزوم از تغییر استقبال می شود.
دیدگاهتان را بنویسید