اصطلاحات بدنسازی در انگلیسی
18 فروردین 1401
ارسال شده توسط گفتگوی ملل
امروز با اصطلاحات بدنسازی در انگلیسی با گفتگوی ملل همراه باشید.
Bodybuilder (بادی بیلدِر) به معنی بدنساز است و زن بدنساز میشه bodybuilder woman و مرد بدنساز میشه bodybuilder man و دختر بدنساز میشه bodybuilder girl و پسر بدنساز میشه bodybuilder boy و ورزشکار میشه athlete (اَثلیت) و مخفف خاصی برای بدنسازی در زبان انگلیسی وجود نداره. ضمنا مربی ورزشی میشه Fitness instructor یا مربی بدنسازی میشه body building instructor و معادل انگلیسی فیتنس میشه fitness.
اما نکاتی برای استفاده در جمله و هم معنی های مختلف و حقایق جالبی که باید مطالعه کنید وجود دارد. 2 دقیقه از وقت تان را بیشتر نخواهیم گرفت.
- نوع کلمه: اسم قابل شمارش (countable noun)
- تلفظ بریتیش: /ˈbɒd.iˌbɪl.dər/
- تلفظ آمریکایی: /ˈbɑː.diˌbɪl.dɚ/
تعریف Bodybuilder (بدنساز) در انگلیسی
Someone who regularly does special exercises to make their muscles bigger. کسی که به طور منظم تمرینات خاصی را برای بزرگ و حجیم کردن عضلاتش انجام می دهد
مثال:
- Zinkin was a champion bodybuilder who won the first “Mr California” title. زینکی یک بدنساز قهرمان بود که اولین عنوان “آقای کالیفرنیا” را از آن خود کرد
- Schwarzenegger is a former world-champion bodybuilder. شوارتزنگر یک بدنساز سابق قهرمان جهان است
- I am a competitive bodybuilder and certified personal trainer. من یک بدنساز سطح رقابتی و مربی شخصی دارای مدرک هستم
- She’s been working out so much that she’s starting to look like a bodybuilder. او آنقدر ورزش کرده که ظاهرش شبیه یک بدنساز شده است
مثالهای بیشتر از بدنسازی در انگلیسی
- This was the case with steroid use among weight lifters and bodybuilders. این مورد درباره استفاده وزنه برداران و بدنسازان از استروئید بود
- He said that many sportsmen and bodybuilders use far more than is required in therapeutic doses. او گفت: خیلی از ورزشکاران و بدنسازان دوزهای دارویی بیشتر از نیاز مصرف می کنند
- For children to enjoy life, they do not have to have the speed of an athlete, the body of a bodybuilder or the agility of a gymnast. بچه ها برای اینکه از زندگی لذت ببرند لازم نیست حتما سرعت یک ورزشکار، بدن یک بدنساز یا چابکی یک ژیمناستیک را داشته باشند
- Those controls are aimed at suppliers and traffickers who profit from selling and supplying those substances to not only sportsmen and women but others such as bodybuilders. هدف این کنترل ها، تامین کنندگان و قاچاقچیانی است که از فروش و عرضه آن مواد نه فقط به ورزشکاران و زنان بلکه به افراد دیگری مثل بدنسازان هم سود می برند
- Many bodybuilders use their newfound fame and knowledge to pursue business ventures such as higher level personal training, or opening their own fitness centers. بسیاری از بدنسازان از شهرت و دانش خودشان برای رسیدن به مشاغل کسب و کاری مثل آموزش شخصی سطح بالاتر یا افتتاح مراکز تناسب اندام خودشان استفاده می کنند
- He was the first professional bodybuilder to author bodybuilding training courses/booklets. او اولین بدنساز حرفه ای مولف دوره ها/کتابچه های آموزشی بدنسازی بود
- The plot revolves around twin bodybuilders who protect twin child pranksters left by a corrupt uncle in their care. داستان درباره دوقلوهای بدنسازی است که از دو بچه دوقلوی شوخ و مسخره باز که عموی فاسدشان رهایشان کرده محافظت می کنند
- Pre-contest training for bodybuilders is different again, in that they attempt to retain as much muscular tissue as possible while undergoing severe dieting. تمرینات قبل از مسابقه برای بدنسازان باز هم متفاوت است، چون آنها سعی می کنند در حالیکه تحت رژیم های غذایی سختی قرار دارند، تا جایی که ممکن است بافت عضلانی بدنشان را حفظ کنند
دیدگاهتان را بنویسید