چرا پرتغالی زبان ها اسپانیایی را خیلی بهتر متوجه می شوند؟
من یک اسپانیایی زبان نیتیو هستم. با این که پرتغالی ها زبان ما را بهتر درک می کنند، اما باید مشخص شود که منظور زبان نوشتاری است یا گفتاری.
از نظر زبان نوشتاری ما و پرتغالی ها تقریبا یکسان هستیم، میتوانیم به خوبی منظورمان را منتقل کنیم و فرقی هم نمی کند که پرتغالی بنویسیم یا اسپانیایی.
اما وقتی صحبت از زبان گفتاری به میان می آید، باید بگوییم که پرتغالی حروف صدا دار زیادی دارد که در اسپانیایی وجود ندارد. آن ها مصوت های تو دماغی و به طور کلی مصوت های دیگری دارند که در اسپانیایی وجود ندارد. در واقع، با وجود این که اسپانیایی خیلی شبیه به پرتغالی است تا ایتالیایی، بسیاری از اسپانیایی زبانها اقرار می کنند که می توانند زبان گفتاری ایتالیایی را خیلی راحت تر از پرتغالی بفهمند. البته اگر یک پرتغالی زبان آهسته صحبت کند (مخصوصا یک فرد برزیلی) ما می توانیم منظورش را بهتر از هر شخص ایتالیایی بفهمیم.
نکته دیگری که وجود دارد و باید در نظر داشته باشید، گرامر است. با این که گرامر این دو زبان به هم نزدیک است اما گرامر پرتغالی در واقع کمی پیچیده تر از دستور زبان اسپانیایی است . به عنوان مثال، وقتی ما اسپانیایی زبان ها پرتغالی را یاد می گیریم، با همان مشکلاتی مواجه می شویم که بسیاری از انگلیسی زبانان هنگام یادگیری زبان اسپانیایی با آن مواجهند و علت آن هم این است که در اسپانیایی ما از مضارع التزامی استفاده نمی کنیم؛ در حالی که در پرتغالی هنوز از این زمان استفاده می شود. در واقع این زمان فعل؛ قبلا در اسپانیایی وجود داشته اما ما دیگر از آن استفاده نمی کنیم.
آیا پرتغالی شبیه اسپانیایی است؟ آیا دو طرف منظور هم را متوجه می شوند یا خیر؟
همان طور که گفته شد ؛ زبان نوشتاری برای دو طرف پرتغالی – اسپانیایی قابل درک تر از زبان گفتاری است.
جالب است بدانید که اسپانیایی و پرتغالی حدود 89٪ تشابه واژگانی دارند. به این معنی که 89 درصد کلمات در زبان دیگر معادل دارند.
روی کاغذ، این دو زبان بسیار شبیه به هم هستند. سیستم صرف از همان منطق پیروی می کند. بنابراین اگر با یکی از این زبان ها آشنا هستید، احتمالا می توانید بسیاری از زبان های دیگر را بدون مطالعه بفهمید و جملات نوشتاری شان را درک کنید.
البته این همیشه به این معنی نیست که 89 درصد کلمات یکسان خواهند بود. حتی اگر واژگان هم ریشه خیلی شبیه هم به نظر برسند، اما بقیه، ظاهر و تلفظ کاملا متفاوتی دارند.
مثلا این دو کلمه به یکدیگر شبیه هستند : Mundo که هم در اسپانیایی و هم پرتغالی یعنی زمین یا دنیا.
و یا این دو کلمه که هم ریشه هستند: “pez” در اسپانیایی و “peixe”در پرتغالی و هر دو به معنای ماهی هستند.
با این حال، قابلیت فهم هم بسته به گویش متفاوت است. بنابراین، دیگر به پرتغالی به عنوان برادر کوچک عجیب و غریب اسپانیایی نگاه نکنید!
تفاوت ها بیشتر در تلفظ خودش را نشان می دهد
با این حال، بخش گفتاری زبان تفاوت بیشتری با هم دارند و علت آن بیشتر به دلیل تلفظ و نحو متفاوت بین دو زبان است.
حروف پرتغالی “ç” و “ã” در اسپانیایی وجود ندارد. از طرفی هم پرتغالی برخلاف اسپانیایی “ñ” ندارد و معادل آن “nh” است، درست مثل señora/Senhora. البته همیشه درک این تفاوتها به این راحتی نیست.
پرتغالی برخلاف اسپانیایی صدا های نامفهوم و زبان بسیار روانی دارد. در اسپانیایی، کلمات دقیق تر و سنجیده تر ساخته شده اند.
اسپانیایی 5 مصوت است، در حالی که پرتغالی با 9 مصوت پیشرو است. حروف صدا دار تو دماغی را هم در اسپانیایی پیدا نمی کنید.
پرتغالی با صدا های اضافی که دارد؛ از نظر آوا شناسی بسیار پیچیده تر از اسپانیایی است. و این تنها عاملی است که درک مکالمه اسپانیایی ها را برای پرتغالی زبانان راحت تر می کند.
وقتی صحبت از واج شناسی می شود، اوضاع کمی پیچیده تر می شود. پس روی این که بتوانید به این راحتی ها به این زبان صحبت کنید، حساب نکنید.
همان طور که گفته شد، پرتغالی زبان ها معمولا زبان اسپانیایی را بهتر می فهمند در حالی که اسپانیایی زبان ها به این اندازه پرتغالی را درک نمی کنند.
البته به نظر من، واقعا بستگی به نوع برقراری ارتباط و تجربه شما از یک زبان دارد.
هم صحبت نامناسب، دشواری درک زبان را افزایش می دهد:
گاهی می شود با کسانی به این زبان ها هم کلام می شوید که واقعا درست صحبت نمی کنند.
همیشه کلمات مشابه معنای یک سانی نخواهند داشت و ممکن است به کار بردن آن ها شما را به دردسر بیندازد.
در ادامه چند نمونه از آن ها را برای تان مثال می زنیم:
Pelado به عنوان مثال، در زبان اسپانیایی، کلمه “pelado” به معنای ” پوست کنده ” است، اما به معنای شخصی که سرش را تراشیده هم هست. همین کلمه در پرتغالی برزیلی به معنای ” برهنه ” است.
Polvo اختاپوس در پرتغالی می شود “Polvo”. تا این جای کار مشکلی نیست. اما در اسپانیایی، کلمه اختاپوس “Pulpo” است و “Polvo” به معنای ” غبار ” است. البته Polvo یک اصطلاح عامیانه جنسی هم هست.
پس هنگام به کار بردن این کلمه در یک کشور اسپانیایی زبان مراقب باشید!
Embar Çada در زبان پرتغالی این کلمه مشابه Embarrassed انگلیسی و به معنای خجالتی است. اما Embarazada در اسپانیایی به معنای “حامله و باردار” است.
Borracha در کشور های اسپانیایی زبان این کلمه به معنای کسی است که بیش از حد مشروبات الکلی مصرف کرده در حالی که در پرتغالی معنای “پاک کن ” می دهد.
کلام آخر
زبان های مشابه کم نیستند. به طور مثال سوئدی ها زبان نروژی ها را می فهمند، اسلواکی ها، لهستانی ها و آلمانی ها متوجه منظور اتریشی ها می شوند.
اسپانیایی و پرتغالی در واقع دو زبان هستند اما ریشه زبانی یکسان و اشتراکات زیادی دارند. بیشتر قواعد گرامری و واژگان شان یکی است.
با این وجود تفاوت های کوچک زیادی هم دارند که در مجموع آن ها را به زبان های متمایزی تبدیل می کند. هر دو زبان به تنهایی از جایگاه خاص خودشان در جهان برخوردارند.
دیدگاهتان را بنویسید