طبیعت در انگلیسی می شود Nature (نِیچِر) و طبیعی می شود Natural (نَچرال). آرامش طبیعت میشه peace of nature (پیس همون آرامش هست) و زیبایی طبیعت میشه The beauty of nature و صدای طبیعت میشه The sound of nature و عاشق طبیعت میشه nature lover  و دختر طبیعت میشه nature girl و منظره طبیعت میشه Nature landscape. در این مطلب تعاریف طبیعت و 4 نکته جالب را به زبان ساده آموزش می دهیم.

14 تعریف (معنی) کلمه Nature طبیعت به انگلیسی

1- The material world, especially as surrounding humankind and existing independently of human activities.   جهان مادی، به ویژه جهانی که انسان را احاطه کرده و جهانی که مستقل از فعالیتهای انسانی وجود دارد

2- The natural world as it exists without human beings or civilization.   جهانی طبیعی که بدون انسان یا تمدن وجود دارد

مثال:

  • In nature, wild dogs hunt in packs.  در طبیعت سگهای وحشی دسته جمعی شکار می کنند

3- The elements of the natural world, as mountains, trees, animals, or rivers.   عناصر دنیای طبیعی مثل کوهها، درختان، حیوانات یا رودخانه ها

مثال:

  • The abandoned power plant was reclaimed by nature, covered in overgrowth and home to feral animals.  نیروگاه برق متروکه توسط طبیعت احیا شده بود و با گیاهانی که رشد زیادی کرده بودند و محل زندگی حیوانات پوشیده شده بود

4- Natural scenery. مناظر طبیعی

مثال:

  • Tourists at the resort are surrounded by nature.  گردشگران در این استراحتگاه با طبیعت احاطه شده اند

5- the universe, with all its phenomena. جهان با همه پدیده هایش

مثال:

  • Conservation of energy is a universal law of nature.  بقای انرژی یک قانون جهانی طبیعت است

6- by nature,as a result of inborn or inherent qualities   طبیعتا، ذاتا، در نتیجه ویژگیهای ذاتی یا طبیعی

مثال:

  • She is by nature a kindhearted person.  او ذاتا فرد خوش قلبی است

7- in a state of nature.  در حالت طبیعی

8- in an uncivilized or uncultured condition.  در شرایط غیر متمدن یا غیر فرهنگی

9- without clothes; nude; naked.  بدون لباس، برهنه، عریان

10- the fundamental qualities of a person or thing; identity or essential character.   ویژگی های اساسی یک شخص یا چیز؛ هویت یا شخصیت اصلی

12- the whole system of the existence, arrangement, forces, and events of all physical life that are not controlled by man.   کل نظام هستی، چینش، نیروها و رویدادهای تمام زندگی فیزیکی که توسط انسان کنترل نمی شوند

13- all natural phenomena and plant and animal life, as distinct from man and his creations.   همه پدیده های طبیعی و حیات گیاهی و جانوری متمایز از انسان و مخلوقات او

14- a wild primitive state untouched by man or civilization.   یک حالت بدوی وحشی که دور از دسترس انسان و تمدن انسانی بوده است