شما هم مثل هر کس دیگری دوست دارید احساسی که دارید به خوبی منتقل شود، دیگران حس شما را درک کنند و به مکالمات و حرف هایتان رنگ و لعاب بدهید. ولی با این حال همیشه نمی شود از جمله «I’m happy» برای بیان خوشحالی استفاده کرد؛ چون بعد از مدتی دیگر آنطور که باید و شاید حجم خوشحالی را نشان نمی دهد.
با خواندن این مقاله می توانید عناصر کلیدی و عبارات پیشرفته انگلیسی را یاد بگیرید تا بتوانید با لحنی دقیق و جذاب، درباره احساساتتان یا عملا هر موضوع دیگری صحبت کنید.
پس بیایید با هم 15 عبارت پیشرفته انگلیسی را یاد بگیریم و از همین امروز در صحبت هایمان از آن ها استفاده کنیم.
عناصر کلیدی انگلیسی برای بیان احساسات
بسیاری از زبان آموزان عادت دارند با روزی یک کلمه و آجر به آجر گنجینه واژگانشان را بسازند. وقتی مبتدی هستید، این کار مفید است. اما هر چه سطح زبان انگلیسی شما پیشرفت کند، متوجه می شوید که این روش اصلا مناسب و کافی نیست. شناخت عبارات و الگوهای زبان شناسی کمک می کند سریع تر و بهتر انگلیسی صحبت کنید.
این روش به خصوص زمانی مناسب است که می خواهید درباره احساسات و عواطفتان صحبت کنید. عبارات زیادی درباره بیان احساسات وجود دارند که بهتر است سراغ معنی تک تک کلمات آن ها نروید، چون معنی مبهمی خواهند داشت و کل عبارت است که معنی قابل فهمی دارد. دانستن مولفه های کلیدی که معمولا این عبارات را می سازند، به شما کمک می کند عبارات را بهتر و سریع تر یاد بگیرید و به خاطر بسپارید؛ همچنین باعث می شود در مواجهه با عبارات جدید، دچار سردرگمی نشوید.
حال با هم بعضی از این مولفه های کلیدی را مرور می کنیم:
Idioms
بسیاری از عبارات انگلیسی که برای بیان احساسات استفاده می شوند، به idioms متکی هستند. اصطلاحات زبان انگلیسی ممکن است اول چرند و بی معنی به نظر برسند، اما وقتی با معنی آن ها آشنا شدید، می توانید اطلاعات زیادی را فقط با استفاده از چند کلمه در اختیار مخاطب قرار بدهید.
بعضی اصطلاحات و عبارات، پیشینه و داستان های مشخص و جالبی دارند. مثلا «Catch-22» را در نظر بگیرید. این اصطلاح از رمانی نوشته «جوزف هلر» (Joseph Heller) با همین نام آمده است. در این کتاب، یک روانپزشک ارتشی از این اصطلاح برای توضیح مقرراتی استفاده می کند که باعث می شود خلبانان هیچ بهانه ای برای پرواز نکردن در ماموریت های خطرناک نداشته باشند. خلبانان برای اینکه از خدمت معاف شوند، باید ثابت کنند دیوانه هستند یا مشکل روانی دارند، اما خلبانی که می خواهد از چنین ماموریت های خطرناک و تهدیدکننده ای معاف شود باید کاملا عاقل و سالم باشد. پس هیچ راه فراری نیست.
انگلیسی زبان ها زمانی از این اصطلاح استفاده می کنند که درگیر یک معضل یا وضعیت متناقض می شوند که هیچ راه فراری از آن نیست، چرا که قوانین مخالف هم هستند.
بنابراین، دو کلمه دارید که تمام داستان را بیان می کند، جالب است، نه؟
Collocates
همایندها (Collocates) کلماتی هستند که همیشه کنار هم می آیند. به این معنی که ترکیب مشخصی از بعضی کلمات در کنار هم، طبیعی تر و معمول تر است.
برای مثال کلمه «impact» معمولا در همایند «make an impact» دیده می شود. هیچوقت نمی شنوید یک انگلیسی زبان بگوید «invent an impact». با اینکه معنی کلمه «invent» مشابه کلمه «make» است، اما به جای هم استفاده نمی شوند. کلمه «create» هم معنی «make» و «invent» است و فقط گاهی در کنار «impact» استفاده می شود.
بنابراین:
- اگر بنویسید «make an impact»، منظور شما به راحتی منتقل می شود.
- اگر بنویسید «invent an impact»، مردم همچنان منظور شما را می فهمند. البته ممکن است حرفتان را قطع کنند و بگویند این عبارت غلط است و شما را اصلاح کنند.
- اگر از «create an impact» استفاده کنید، بعضی از خواننده ها یا شنونده ها ممکن است روی این عبارت مکث کنند، با خودشان فکر کنند آیا مورد خاصی درباره این تاثیر وجود دارد؟ این تاثیر منحصر به فرد است و تا به حال کسی چنین کاری نکرده؟
همایندهای زیادی برای بیان احساسات وجود دارند (grief-stricken یا flying high) که به خاطر سپردن و استفاده از آن ها باعث می شود کلامتان طبیعی تر و حرفه ای تر به نظر برسد.
Phrasal Verbs
افعال عبارتی (phrasal verbs) ابزاری عالی برای یادگیری زبان انگلیسی پیشرفته و اصطلاحات آن است. با یک فعل و یک حرف اضافه می توانید رفتارها، اتفاقات و حالت های مختلف را به راحتی بیان کنید.
فعل stand را در نظر بگیرید. احتمالا در اولین روزهای یادگیری زبان انگلیسی با این کلمه آشنا شده اید. حتی ممکن است تعدادی از افعال عبارتی که با این کلمه ساخته می شوند را هم بلد باشید.
-Stand against > Oppose > اعتراض کردن
-Stand aside > Resign > استعفا دادن
-Stand by/with (someone or something) > support someone or something > حمایت کردن از چیزی یا کسی
-Stand for > Signify > دلالت بر چیزی، نشان دادن چیزی
این ترکیب های ساده به شما کمک می کند بدون فلش کارت و فرهنگ لغت، گنجینه لغات خود را گسترش دهید. افعال عبارتی معمولا برای بیان احساسات استفاده می شوند.
-فیلمی که دوست دارید شما را جذب می کند (carried away = absorbed, overly excited)
-شرایط سخت و ناامید کننده کاری ممکن شما را اذیت کند (get to = bother یا get over = cease to be bothered by it)
15 عبارت انگلیسی برای بیان احساسات
حال که با ماهیت و نحوه ساخته شدن عبارات پیشرفته انگلیسی آشنا شدید، در ادامه بعضی از این عبارات عالی را آموزش می دهیم تا برای بیان احساسات از آن ها استفاده کنید.
Happy – شاد
Flying High
Very happy
خوشحالی بیش از حد
.She’s flying high after the successful product launch
Pumped up
Very excited about something
از موضوعی هیجان زده بودن
.He’s pumped up for his first half-marathon race this weekend
Fool’s paradise
A situation when someone is happy because they’re ignoring a problem or fail to realize its existence
الکی خوش بودن
He’s been living in fool’s paradise since he started trading stocks, expecting to make millions even though he doesn’t have investing experience
Sad – ناراحت
Be down in the dumps
To feel unhappy or without hope
ناراحت و ناامید بودن
.I always feel down in the dumps when I go back to work after a long weekend
(Be at the end of your rope (American); Be at the end of your tether (British
.To feel very upset because you’re no longer able to deal with a difficult situation
آخر خط بودن – بیش از حد نا امید بودن
.Helen is at the end of her rope after looking for a job for months without any luck
Grief-stricken
Extremely sad
بیش از حد ناراحت بودن
After his partner died in a car accident, he was left grief-stricken
Angry – عصبانی
Bite someone’s head off
To respond with anger to someone
با عصبانیت جواب کسی را دادن
I just asked one question to confirm his request, and my boss bit my head off
Black mood
To be irritable, angry or depressed
زودرنج، عصبانی یا افسرده بودن
She’s scared to ask for a day off as her boss is in a black mood today
Drive up the wall
To annoy or irritate someone
کسی را آزار دادن یا اذیت کردن
His constant whining drove me up the wall, so I left
Scared – ترسیده
Have/get/feel butterflies in your stomach
To feel very nervous or excited about something that you have to do, especially something important
اضطراب و استرس برای انجام کاری، به خصوص وقتی کار مهمی باشد.
I’m going to have the first meeting with a big client tomorrow, and I’m feeling butterflies in my stomach
Afraid of your own shadow
Very easily frightened
کسی که خیلی زود می ترسد (در فارسی ضرب المثلی داریم که می گوید: طرف از سایه خودش هم می ترسد.)
After reading “Dracula,” she became afraid of her own shadow
Petrified of
کسی که از شدت ترس نمی تواند حرکت کند یا تصمیم بگیرد.
In the “Harry Potter” series, Ron Weasley is petrified of spiders
Confused – آشفته
Feel out of it
To not feel in a state of one’s normal mind
از نظر ذهنی حالت غیرطبیعی داشتن
He just woke up from a night of heavy drinking and felt so out of it
Puzzle over
To think carefully about someone or something for a long time and try to understand them
فکر کردن درباره چیزی یا کسی برای مدت زمانی طولانی و تلاش برای درک مطلبی
I puzzled over the assignment for a few days before I decided to ask my professor for clarification
Ambivalent about
Feeling two different things about someone or something at the same time, for example, that you like them and dislike them
درباره موضوع یا شخصی در آن واحد دو فکر متضاد داشتن (مثلا هم از کسی خوشتان بیاید هم بدتان بیاید)
He’s ambivalent about quitting his job to start his own business; he wants his freedom, but there are risks
عبارات پیچیده زبان انگلیسی باعث می شود راحت تر پیامتان را به مخاطب برسانید و این شانس را داشته باشید که انگلیسی زبان ها و کارفرمایان را تحت تاثیر قرار بدهید. با این 15 عبارت شروع کنید تا خانواده، دوستان، همکاران یا حتی غریبه ها بدانند شما دقیقا چه احساسی دارید.