با آموزش اصطلاحات کمد لباس در انگلیسی همراه گفتگوی ملل باشید.

کمد به انگلیسی می شود closet (کلازِت) البته wardrobe (وُردرُب) هم استفاده می شود منتها closet کمدی هست که وسایل غیر روزمره داخلش قرار میگیرن مثل لباس های مجلسی اما wardrobe کمدی هست که وسایل روزمره داخلشن و مدام باهاش سرو کار دارین. همچنین chest of drawers (بیشتر کمدی که پر از کشو هست را میگن) که البته کلمه اول و دوم رایج تر است. ضمنا اتاق کمد لباس میشه Wardrobe room و کمد دیواری میشه Wall closet و کمد اسباب بازی به انگلیسی میشه Toy closet و کشو کمد به انگلیسی میشه Closet drawer و داخل کمد به انگلیسی میشه inside the closet. در این مطلب هم به طور خلاصه کاربردها، مترادف ها و نکات چینش کمد را یاد می گیرید.

اصطلاحات کمد لباس در انگلیسی – Closet در جایگاه اسم

1-A cupboard built into the wall of a room from the floor to the ceiling   قفسه ای از کف تا سقف که در دیوار اتاق تعبیه شده

  • A closet full of beautiful clothes  کمد پر از لباس های زیبا

2- Water closet  مخفف دبلیو سی می باشد. مستراح

3- A skeleton in the closet   راز شرم آور

مثال:

  • I have a closet full of clothes that don’t fit.  من یک کمد پر از لباس هایی دارم که اندازه ام نیست
  • She threw me in a closet and tied me up.  او من را داخل کمد انداخت و در را رویم بست
  • Are all your cupboards or closets crammed full?  تمام کابینت ها و کمد های شما پر هستند؟

Closet در جایگاه صفت

پنهانی، مخفی

Closet در جایگاه فعل

1-To shut someone in a room away from other people in order to discuss something private, to be alone etc.   خلوت کردن با کسی در اتاق دور از دیگران به منظور صحبت در مورد مسئله ای خصوصی ، تنها بودن و غیره

  • All morning he’d been closeted with various officials.  تمام صبح را او با مسئولین خلوت کرده بود (جلسه گذاشته بود)
  • Don’t let her closet herself away in her room.  به او اجازه ندهید که در اتاقش با خودش تنها باشد

مثال:

  • Tom spent most of his time closeted in his study, surrounded by his books.  تام بیشتر وقتش در اتاقش حبس و غرق در کتاب هایش بود
  • For an hour we were closeted with Colbert.  یک ساعت با کولبِرت خلوت کرده بودیم