استخر در انگلیسی می شود Swimming pool (استخر شنا) که البته به اختصار pool رو بکار میبرن. البته چند هم معنی دیگر هم دارد. استخر مختلط میشه Mixed pool هر چند اصولا استخر مختلط و زنانه معادل خاصی اونور نداره و فقط همون pool رو بکار میبرن چون کلا زن و مرد رو جدا نمیکنن! ضمنا استخر زنانه به انگلیسی میشه Women’s pool و استخر سرپوشیده به انگلیسی میشه indoor swimming pool. در این مطلب نکات گرامری، مترادف ها، روش استفاده در جمله و نکات دیگر رو خیلی مختصر یاد می دیم.

استخر در انگلیسی – Swimming به عنوان صفت

صفت فاعلی Swim به صورت swimming است:

  • a swimming bird   یک پرنده شناگر

پس Swimming به معنای شناگر یا شناور است و همین طور اگر با pool بیاید؛ صفت آن به حساب می آید و با هم معنی “استخر شنا” را می دهند.

نمونه جمله

  • Colleagues recalled a quiet, personable co-worker with an easy smile who enjoyed mountain biking and hiking and didn’t hide his postswimming difficulties.   همکاران یک فرد ساکت و با شخصیتِ بشاش را احضار کردند که از دوچرخه سواری در کوهستان و پیاده روی لذت می بُرد و مشکلاتش بعد از دوران شناگری را پنهان نمی کرد
  • Some scenes also are basically replicated, including the famous swimming-pool sequence near the end.   برخی از صحنه ‌ها هم اصولا تکرار می ‌شوند، از جمله سکانس معروف استخر؛ نزدیک به پایانِ فیلم
  • Snelling debunked the myth and found that after 20 minutes the lice were still alive and swimming in the Coca-Cola.   اسنلینگ این داستان ساختگی را رد کرد و فهمید که بعد از 20 دقیقه شپش هنوز زنده و در کوکاکولا شناور است
  • In a 2016 presentation , Woodard showed one graphic with a declining blue line charting how swimming pools have become less popular in Maricopa County.   در نمایشی در سال 2016، وودارد یک نمودار با خط آبی نزولی نشان داد که مشخصی می کرد چطور از محبوبیت استخر های شنا در شهرستان ماریکوپا کاسته شده است
  • Jackson Park, a huge new rental complex that opened in January, is known for its mega-amenities , including two swimming pools, a private park and courts for sports like basketball, squash and shuffleboard.   جکسون پارک، یک مجتمع بزرگ اجاره‌ای جدید که در ژانویه افتتاح شد، به ‌خاطر امکانات فوق‌العاده‌ اش، از جمله دو استخر شنا ، یک پارک خصوصی و زمین ‌های مخصوص ورزش ‌هایی مثل بسکتبال، اسکواش و شافل ‌برد معروف است

Swimming به عنوان اسم

The act, art , or sport of one that swims and dives:   عمل، هنر یا ورزشی که در آن کاملا خیس شده و شیرجه زده می شود / شنا

  • I am going swimming later today.   من تا آخر همین امروز قصد شنا کردن دارم
    • In January, the NCAA’s response to the Lia Thomas controversy was to punt and defer to the rules set by each sport’s governing body, in this case, USA swimming.   در ژانویه، پاسخ لیگ ورزشی دانشگاهی به جنجال لیا توماس این بود؛ قوانینی که توسط هیئت حاکمه هر ورزش، در این مورد یعنی شنای ایالات متحده، تعیین شده بود را در نظر بگیرد
    • Unlike great whites and tiger sharks, which must keep swimming to ventilate their gills , draughtsboard sharks are a species of buccal pumping sharks, which manually push water over their gills to take in oxygen while stationary.   برخلاف کوسه ‌های سفید بزرگ و ببری که برای تخلیه آبشش ‌ها باید به شنا کردن ادامه دهند، کوسه ‌های گونه دراسبورد گونه ‌ای از کوسه ‌های پمپاژ با باکال هستند که به صورت ارادی آب را روی آبشش‌های شان فشار می ‌دهند تا اکسیژن دریافت کنند
    • Putting forth her best effort, junior Taplin Seelbach had Hathaway Brown in contention and led to the Blazers taking home the second place trophy in Division II and shined a bright light on just how good the swimming is in northeast Ohio.   تاپلین سلباخ جوان با هاتاوی براون در رقابت بود، با ارائه بهترین عملکردش باعث شد تا بلیزرز مقام دوم را در بخش دوم کسب کند و پرچم شنا در شمال شرقی اوهایو را بالا برد
    • Sondra was often seen swimming in the Valencia Lakes’ two pools, the resident told the Post.   این شهروند به پست گفت که سوندرا اغلب در حال شنا در دو استخرِ دریاچه های والنسیا دیده می شد
    • Hogshead-Makar, who won four swimming medals at the 1984 Los Angeles Olympics, told The Washington Post …   هاگزهد- ماکار که در المپیک 1984 لس آنجلس چهار مدال شنا کسب کرد، به واشنگتن پست گفت

      نمونه جمله

    اصطلاحات دارای Swimming

    • free – swimming   شناور/ توانایی شنا کردن بدون این که متصل به چیزی باشد
    • swimming bath   تن شوی یا حوضی که بتوان در آن شنا کرد
    • swimming cap   کلاه شنا
    • swimming costume   لباس شنا
    • swimming hole   چاله شنا
    • swimming trunks   مایو مردانه
    • synchronized swimming   شنای هماهنگ

    word image 48

    اولین کاربرد Swimming

    • صفت: قبل از قرن 12ام و به معنای ” شناور ” بوده است.
    • اسم: قرن چهاردهم و به معنای شنا بوده است.