۲۰ مشکل جدی که برخی از کتاب های خودآموز زبان دارند! – بخش دوم
۱۱- تمرین نوشتاری (کارآمد و مفید) نیست
تعجب آور نیست که عناصر خودآموزی، درگیرِ خیلی از روشهای خوب برای تمرین گفتگو توسط خود شخص است، ناامیدکننده تر این که استفاده های کمی از نوشتار صورت می گیرد که درگیر حداقل فعالیت های گفتگویی غیرمفید است. به ویژه نمونه های وحشتناک آن را که من در کتاب ها دیده ام شامل ” جواب سوالات را بنویسید” و ” ایمیل خود را در جای خالی بنویسید”. هر دو اطلاعات مفیدی در رابطه با آنچه که قبلاً، در طولِ و یا بعد از انجام فعالیت های مرتبط با نوشتن برای مفید کردن یادگیری انجام داده اید ندارند همچنین نشان می دهد که نویسندگان فضای زیادی را برای ارائه این توصیه ها در صفحه دارند که در عوض تصمیم گرفته اند این فضا را با مطالبی که بیشتر مناسب نوشتن در نوت بوک و یا کاغذ قراضه است هدر دهند.
۱۲- تظاهر می شود که هم برای خودآموزی و هم برای استفاده در کلاس مناسب است (درحالی که برای هردو اصلا مناسب نیست)
شما نمی توانید از دانش آوزان بخواهید که تمرینات کتاب کار و جوابهایشان را در کلاس بررسی کنند و نمی توانید به آنها فعالیت های گفتگو بدهید تا در منزل انجام دهند، بنابراین چرا تلاش به نوشتن تمرینات غیرممکنِ نوشتاری دارید؟ بخش بازاریابی احتمالاً همیشه سعی در توصیف کتاب ها به این شکل دارند، اما بهانه ای برای نوشتن کتابی که سوالات بحث و گفتگو دارد وقتی شما کسی را برای بحث و گفتگو ندارید و یا توضیحاتی برای خواندن در حالی که باید مبلغی را پرداخت کنید تا معلمی آنجا بنشیند و نظاره گر شما در این هنگام باشد وجود ندارد.
۱۳- فرمت های مشابه
اگر تنها یک تکنیک در آموزش زبان انگلیسی وجود داشته باشد که من همیشه در کلاس هایم از آن استفاده کنم، پیش گویی در رابطه با متن قبل از خواندن و یا گوش دادن به آن است. با این حال، من تا به حال کتابی را با پیشگویی تمرینات در هر واحد ندیده ام که در صورت وجود چنین چیزی ویراستار علت آن را خواهد پرسید. در مقابل، همان فرمت همیشگی به صورت کاملاً استاندارد شناخته می شود و ویرایشگر خواهد پرسید که چرا شما تنها کسی هستید که جویای کشف فصل سوم هستید. که من دلیلی برای ان نخواهم داشت.
۱۴- درباره چیزهایی که واقعاً زبان اموزان انجام می دهند فکر نمی کنند (با زبان و در مغز آنها)
این بزرگترین لحظه نتیجه گیری من در نوشتن این کتاب بود. من همیشه از تمریناتی که دانش آموزان مجبور به ادغام کردن بخشی از عبارات یا جملات بودند متنفر بودم. من از احساس بخشی از مغزم در جلوگیری از بیان مفاهیم تقلیدی در کتابم آگاه و اگاه تر شدم. زمانی که تمرین جملات ادغامی را با برخی تمارین اصلی و دیگر تمارین آموزش زبان انگلیسی جایگزین کردم، به تدریج متوجهِ معیارهایم در انتخاب تمارین ناخودآگاهانه شدم.
بعضی از تمرینات مانند جایگزینی یک کلمه اشتباه یا انتخاب میان دو گزینه گیج کننده است. در مقابل برخی تمارین خودآموزانه بسیار غیرمحتمل هستند از آنچه که ما در زمان استفاده از زبان خارجی استفاده می کنیم. برای مثال، ممکن است زبان آموز با چنین سردرگمی مواجه شود که ” نمی دانم کدام یک از این پنج کلمه این جمله ناتمام را تمام می کند” یا “من می توانم ده جمله را به خاطر بسپارم اما آنها را با یکدیگر اشتباه می گیرم”این مورد غیرقابل اجتناب است چراکه دانش اموزان جفت کلمات را با هم اشتباه می گیرند .
۱۵- مشکلاتی که دانش آموزان هرگز نداشتند
این همان چیزی است که در بالا ذکر شد به علاوه تمرینات نامرتبط با آن چیزی که در سر دانش آموزان است، کتاب های آموزش زبان تقریبا تمامیشان شامل اصلاحات اشتباهاتی از زبان آموزان است که هرگز رخ نداده است، و دانش آموزان به ندرت و یا هرگز چنین مشکلاتی را در زبان انگلیسی و یا غیره نداشته اند.
۱۶- اطلاعات مفید تنها در مقابل کتاب است
ممکن است شما دریابید که فراگیران مانند معلمان به ندرت مقدمه کتاب را قبل از استفاده کتاب بخوانند. این مشکل بزرگی نیست چراکه با خواندن این مقدمه تنها خواهید دریافت که باید به تنهایی کار کنند و یا اینکه باید پاسخ های خود را سریع از طریق پاسخ های موجود در پشت کتاب بررسی کنند. با این حال، اگرکتاب شامل راهنمایی های مفید در رابطه با چگونگی انتخاب زبان برای مطالعه، نحوه یادگیری زبان، نحوه انتخاب اهداف باشد همه این ها صرفا اتلاف وقت و فضا است. در عوض، منطقی است که این راهنمایی را در اولین صفحه تمرین کتاب خودآموز تکرار کنید، و سپس به صورت دوره ای همین نکات را در سراسر کتاب تکرار کنید. برای مثال، شما می توانید در جلوی کتاب توضیح دهید که چگونه تمرین بعدی را براساس نقاطع ضعف دانش آموز انتخاب کنید، و همچنین یک راهنمایی کوتاه و مفید را در انتهای چند صفحه قرار دهید و سپس آن را جلوتر تکرار کنید.
۱۷- جواب ها فقط به شکل کوتاه و تک هستند
رایج ترین سوالهایی که من از دانش آموزانم درباره عناصر خودآموزی مانند کتاب کار دریافت کردم سوال ” آیا این پاسخ نیز درست است؟ بود که شاید ۵۰ درصد مواقع پاسخ ” بله، ممکن است” بود. اگر دانش آموزان واقعا قادر به استفاده از کتاب به تنهایی باشند، آنها هیچ کسی را برای پرسیدن چنین سوالاتی ندارند. به نظر می رسد یک راهنمای خوب برای نویسندگان کتاب های خودآموز این است “هرگز یا به ندرت تک تک جواب ها را بنویسند”. با این حال، صنعت نشر کتاب تصمیم دارد که “همیشه یا معمولاً تک جواب” داشته باشد. قراردادن دو یا سه جواب به جای یکی و نوشتن چنین کلید پاسخی یک روش مناسب برای بررسی مناسب بودن سوالاتی است که نوشته شده اند- اگر پاسخ های زیادی باشد شما باید سوال را تغییر دهید.
به علاوه، برای نوشتن پاسخ های مختلفی که وجود دارد، نویسندگان باید به جزئیات بیشتری برای توضیح اینکه کدام جواب درست است و کدام جواب ها غلط هستند بپردازد. به عنوان مثال، شما می توانید از فراگیران بخواهید که انتخاب های چند گزینه ای خود را با پاسخ کلیدی اصلی بررسی کنند و سپس از آنها بخواهید که قبل ازاینکه پاسخنامه با جزئیات را ملاحظه کنند بررسی کنند آیا آنها می دانند چرا باقی موارد غلط هستند. همچنین پاسخ دادن به انواع سوالاتی که دانش اموزان واقعا در مورد آنها دارند (در مواردی که در صورت نبود معلم پاسخگویی به آن دشوار است)، این توضیحات زبان را به یاد ماندنی می کند که این خود هدف اصلیِ خود آموز است. من به معنای واقعی کلمه هرگز کتابی را با کلید پاسخ تفصیلی جداگانه ندیده ام.
۱۸- تنها جواب های درست نشان داده می شود
به فراگیرانی که خودآموز هستند نه تنها نیاز است که گفته شود جمله
” I look forward to hearing from you” درست است، بلکه باید گفته شود که جمله
“I look forward to heard from you” نادرست است برای مثال با نوشتن جمله
(NOT look forward to hear from you ×) بعد از جواب های درست. این در واقع به آن ها کمک می کند که آنها متوجه شوند چه چیزی را نمی توانند بنویسند. به علاوه این باعث می شود که زبان آموزان زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره پاسخشان کنند (چراکه ممکن است شانسی درست بگویند)، و این یک موضوع اضافی برای یادگیری زبان آموزان باهوش تر است.
۱۹- تأکید زیادی نمی شود
یک راه حل برای یادگیرندگان صرف نظر از توصیه های کارآمد دیگر موجود در کتاب صرفا استفاده از کلمات برجسته، کلمات بولد و غیره برای مشخص کردن کلمات کلیدی در چنین دستورالعمل هایی است. واژه های با حروف درشت، نشانه های علامت تعجب و یا حتی شکلک ها می تواند کمک کند که فراگیران اطمینان پیدا کنند که مهم ترین قسمت ها را ازدست نداده اند و همچنین یک حالت دوستانه ای به آن اضافه کنند (تا زمانی که کتاب علمی نباشد، چرا که در این صورت ممکن است آموزگاران سعی در کپی کردن این روش در نوشتن مقالات خود را داشته باشند) با تاکید بر این نوع روش به این حقیقت کمک می کند که درک توصیه های انگلیسی برای انگلیسی آموزان می تواند دشوار باشد به خصوص زمانی که دانش اموزان در حال خواندن آن بدون کمک هیچ معلمی هستند.
۲۰- برای استفاده در موارد متعدد طراحی نشده اند
اگر با دقت مفید ترین و بهترین نوع تمرینات طراحی شده را انتخاب کرده باشید، این تمرینات برای استفاده بیشتر از یک بار مفید هستند. با این حال، من هرگز کتابی را ندیده ام که به فراگیران پیشنهاد کند با خودکار بنویسند یا در دفترشان بنویسند و بعد دوباره به بازنویسی آن بپردازند. کتاب های الکترونیکی قابل چاپ در این زمینه مزایایی دارند، اما همچنان تشویق فراگیران به تکرار مطالعهی صفحات، بیشتر از یک بار ارزش بیشتری دارد. برای مثال، شما صفحاتی را خواهید داشت که برای استفاده های چندگانه طراحی شده اند مانند تحلیل فراگیران برای قضاوت گفتار یا نوشتار خودشان با آن “برگه قابل فتوکپی”.
دیدگاهتان را بنویسید