کراش در انگلیسی
اگر دلتان می خواهد با معنی واژه کراش در انگلیسی (Crush) آشنا شوید، مطلب امروز ما را تا انتها بخوانید. ما در این مقاله به بررسی معنای کلمه Crush به همراه مثال ها، مترادفها و متضادهای آن در زبان انگلیسی می پردازیم.
کراش من به انگلیسی می شود my crush و رل هم میشه همون مخفف relationship (رِلِ یشِن شیپ). ینی اول کلمه رابطه.
کراش در انگلیسی Crush
- نوع کلمه: فعل، اسم قابل جمع (verb, countable noun)
- تلفظ:/ /krəsh کرِش
معنی Crush در زبان انگلیسی در نقش اسم
- “Crush” means a strong feeling of love for a short period. کراش به معنای احساس شدید عشق و علاقه برای مدت کوتاهی است
اسم جمع کلمه “Crush” به صورت “Crushes” نوشته می شود. زمان گذشته Crush در نقش فعل “Crushed” و زمان حال استمراری آن هم “Crushing” است. کلمه “Crush” هم به صورت فعل استفاده می شود و هم به شکل اسم.
نکاتی درباره کلمه Crush
1- وقتی شما کسی را دوست دارید اما او از این علاقه بی خبر است، یعنی شما روی آن فرد کراش دارید. کراش داشتن به معنای دوست داشتن یک نفر است؛ اما به معنی داشتن رابطه عاشقانه با او نیست.
2- معمولا برای اشاره به عشق یک طرفه یا علاقه پنهانی از کلمه کراش استفاده می شود.
3- واژه کراش بین جوانها خیلی رایج است و احتمالا به گوش شما هم زیاد خورده است.
مثالهایی از کاربرد کلمه Crush در زبان انگلیسی در نقش اسم
- She is my crush. I cannot live without her. اون کراش منه (عشق منه). نمیتونم بدون اون زندگی کنم
- My all friend knows she is my crush. همه دوستام می دونن که اون کراش منه
- Her friend knew that I am her crush. دوستش میدونست که من کراش اونم (دوستش میدونست که اون منو دوست داره)
- My crush on her in old days was really unbelievable. علاقه من به او در قدیم واقعا باورنکردنی بود
- Teenagers love most time is just a crush for short period. عشق نوجوونها اغلب اوقات فقط یه کراش کوتاه مدته
- I have a crush on you. من روی تو کراش دارم (من بهت علاقه دارم)
- You are my crush. تو کراش منی (تو فرد مورد علاقه منی)
- I have a huge crush on you. خیلی روی تو کراش دارم (خیلی بهت علاقه دارم)
- I had a crush on you. روی تو کراش داشتم (بهت علاقه داشتم)
- Most young men have a crush on a sports car. بیشتر پسرها عاشق ماشینهای اسپرت هستن
معنی Crush در زبان انگلیسی در نقش فعل
1- To break something in order to do harm or to press something forcibly to break it. شکستن چیزی برای آسیب رساندن به آن یا فشار دادن چیزی برای شکستن آن
2- A violent collision, compression, destruction, or ruin. برخورد شدید، به هم فشردگی، تخریب یا خرابی
3- To defeat someone completely. شکست دادن کسی به طور کامل
4- Break something into pieces or make powder by rubbing it. تکه تکه کردن چیزی با شکستن یا پودر کردن آن با مالیدن
مثالهایی از کاربرد کلمه Crush در زبان انگلیسی در نقش فعل
- He crushed glass so hard it breaks into pieces. آنقدر روی شیشه فشار آورد که خرد شد
- They crushed the army of opponents so badly they never stand up again. آنها ارتش مخالف را آنچنان در هم شکستند که دیگر هرگز روی پا نخواهند ایستاد
- Angry mob crushes the police barricade. جمعیت مردم خشمگین موانع پلیس را در هم میشکنند
- He was crushed beneath a train. او زیر قطار له شد
- He crushes sugar cane in a machine to get juice. او نی شکر را در دستگاهی خرد می کند تا عصاره اش را بگیرد
- The new government ruthlessly crushes all its opponents. دولت جدید با بی رحمی همه مخالفانش را در هم می کوبد
- The crowd creates uncomfortable pressure. ازدحام جمعیت فشار آزار دهنده ای ایجاد می کند
- People really crushed one another in that small place. مردم در آن مکان کوچک واقعا به همدیگر فشرده شدند
- At that long march protestors really crushed each other. در آن راهپیمایی طولانی، معترضان واقعا همدیگر را له کردند
یک اصطلاح رایج با کلمه Crush
- Crush someone= Be fascinated with someone کراش زدن روی کسی= مجذوب کسی شدن
سایر معانی Crush
- I love my crush= I love my sweetheart من عاشق کراشم هستم= من عاشق معشوقه ام هستم
- He is my crush= He is my love اون کراش منه= اون عشق منه
- My first crush= My first love اولین کراش من= اولین عشق من
- Crush girl= The girl whom with you love دختری که روش کراش داری= دختری که عاشقشی
- your crush= Your girlfriend, your sweetheart کراش تو= دوست دخترت، معشوقه تو
- Dear crush= Dear love کراش عزیز= عشق عزیز
- crush on someone= Fall in love with someone کراش داشتن روی کسی= عاشق کسی شدن
- first crush= First love اولین کراش= اولین عشق
- I have got a crush on you= I’m attracted to you من روی تو کراش دارم= من شیفته تو شده ام
مترادفهای کلمه Crush در نقش اسم
- love affair رابطه عاشقانه
- to love someone دوست داشتن کسی
- love عشق
- passion شیدایی
- obsession علاقه وافر و بیش از اندازه
- infatuation شیفتگی
مترادفهای کلمه Crush در نقش فعل
- Squash فشردن
- Compress فشرده کردن
- Mash خرد کردن، خمیر کردن
- Squeeze چلاندن، فشار دادن
- Press فشار دادن
- Mangle له کردن
- Flatten پهن کردن، صاف کردن
متضادهای کلمه Crush
- Lose از دست دادن، باختن
- Be defeated شکست خوردن
دیدگاهتان را بنویسید