در این مطلب در دو بخش مکالمه انگلیسی بین دو دوست را یاد می گیرید. بخش اول مربوط به همه جملات و عبارات کوتاه کاربردی ست که براحتی می توانید درهمه مکالمات استفاده کنید. بخش دوم نیز ۱۰ نمونه مکالمه دوستانه در شرایط مختلف است. این صفحه را ذخیره نمایید تا همیشه این مثال ها را تمرین کنید.

بخش اول: عبارات کوتاهی که می توانید در مکالمه با دوستانتان استفاده کنید

آیا گاهی اوقات در مورد ایجاد جملات و عبارات حین حرف زدن استرس می گیرید ؟ خب، نگران نباشید! بومی زبانان انگلیسی اغلب از عبارات کوتاه به عنوان بخشی از تعاملات روزانه خود استفاده می کنند. در این قسمت نمونه هایی از مکالمه را به شما معرفی می کنیم که به صحبت بهتر شما کمک خواهد کرد!

۱-احوالپرسی با یک دوست

Hi!  سلام

Hey!  هی! سلام

How’s it going?   چه خبرا؟

How’re you going?   چطوری؟

How are things?   اوضاع چطوره؟

Alright, yeah? – used more in the UK  خوبه، آره؟- بیشتر در بریتانیا استفاده می شود

Hi mate! – UK , Aust (usually said to a guy)  (سلام رفیق! – بریتانیا، استرالیا ( معمولا به مردان گفته می شود

What’s up! – common in the USA  چه خبر! رایج در آمریکا

How’re you doing?!

به گروهی از آقایان یا خانم ها می توانید این گونه بگویید:

Hi everyone!   سلام به همه

Hey guys!

 

هی آقایان!- این عبارت زمانی استفاده می شود که با گروهی از دختران صحبت می کنید. در چنین حالتی “هی خانم ه Hey ladiesا” خیلی رایج نیست اما “هی دختران Hey girls” خوب است.

زمانی که مدتی است دوستتان را ندیده اید، می توانید بپرسید:

How have you been?   کجا بودی؟ نیستی

It’s been ages since I saw you   چند سالی بود که ندیده بودمت

۲-سوال پرسیدن در مورد اینکه روز سپری شده دوستتان چگونه بوده است

Had a good day? – آهنگ صدا به سمت بالا  روز خوبی داشتی؟

Good day? – باز هم آهنگ صدا رو به بالا  روزت خوب بود؟

What’s new?  چه خبر؟

صحبت در مورد عادات روزانه به انگلیسی +مثال ساده

۳-شروع تعامل و معاشرت بر اساس اینکه افراد چه احساسی دارند

ممکن است به نظر برسد که دوستتان حال خوبی دارد یا مانند همیشه لبخند نمی زند . در این مورد، می خواهید ببینید که احساس آن ها چگونه است، بر اساس چیزهایی که از آن ها می دانید و می شناسید:

You seem ..in a great mood today  بنظر می رسه امروز حالت خوب

Looks like you’ve.. had a good day  انگار امروز روز خوبی داشتی

You seem a bit tired | stressed | distracted  کمی خسته / مضطرب / آشفته به نظر می رسی

در شرایطی که روحیه دوستتان متناسب با آب و هوای ابری یا بارانی است، می توانید عبارات زیر را به کار ببرید:

Crappy day, isn’t it? – یک واژه عامیانه است که به معنای “خیلی بد” است .crappy  روز خیلی بدیه، نه؟

Weather sucks, doesn’t it?   هوا دلگیره، نه؟

This weather sure does suck!   هوا واقعا خیلی دلگیره

Can’t believe this rain!   این بارون باورکردنی نیست

 

بهترین جملات انگلیسی برای شروع راحت مکالمه +معنی فارسی

۴-بیان احساسی که دارید

Great!   عالی

Couldn’t be better   بهتر از این نمی شم

Pretty good | tired   خیلی خوب / خیلی خسته

A bit tired   کمی خسته

Things are great | so-so | alright, I guess   همه چیز عالیه/ معمولی/ فکر کنم، خوبه

۵-سوال پرسیدن از دوست در مورد تیم مورد علاقه

معمولا در مکالمات بین دوستان در مورد ورزش سوال می شود:

Hey did you catch the game | match last night?  سلام بازی رو بردی/ مسابقه دیشب رو بردی؟

The Hawks are doing great, aren’t they?!   حمله خیلی عالی عمل می کنه، نه؟

They’re playing great | terribly this year   عالی بازی می کنن/ امسال خیلی بد بازی می کنن

Who do you think’ll win this weekend?  بنظرت این هفته چه کسی برنده می شه؟

۷ فیلم مکالمه انگلیسی در فرودگاه (کاربردی +رایگان)

۶-سوال پرسیدن از دوستتان در مورد چیزی که هر دو می دانید

So, how are things with..Marketa?  اوضاع مارکتا چطوره؟

So, how’s it going with..Marketa | work | your boss?  اوضاع مارکتا /کارت/ رئیست چطوره؟

So, how did it go with that girl | guy ..?  اوضاع با اون دختره/ با اون آقا چطوری پیش میره؟

So, how did.. the conference | your job ..interview go?  کنفرانست/ شغلت/ مصاحبت چطور بود؟

Are you still working at Honza’s Sex Shop?  آیا تو هنوز در مغازه هونزا کار می کنی؟

می توانید از دوست تان در مورد اوضاع و حال اعضای خانواده سوال کنید:

How are the folks?   خانواده چطورن؟

How’s your dad | mum going?  مادر/ پدرت چطورن؟

Say ‘hi’ to your folks for me!   از طرف من به خانواده ات سلام برسون

۷-استفاده از “so” به جریان بهتر مکالمه کمک می کند

So, how have you been?!  خب، کجا بودی؟

So what’s new?  چه خبر؟

So do you fancy a drink?  پایه نوشیدنی هستی؟

So did you get the job?  در اون شغل مشغول شدی؟

متن مکالمه زبان انگلیسی ۲ نفره با ترجمه (با جملات رسمی تر از این مطلب)

۸-دادن خبر های غافلگیر کننده به دوستانتان

You’ll never guess – I’m marrying Tereza!  اصلا حدسم نمی زنی- من دارم با ترزا ازدواج می کنم

You won’t believe this – I got the job!  باورت نمی شه- بالاخره شاغل شدم

Have you heard – Ralph’s marrying Premek!  تو هم شنیده ای- رالف با پرمک ازدواج کرده اند

۹-پاسخ به خبر های غافلگیرکننده

No way!   اصلا

You’re kidding!   شوخی می کنی

You’re joking!   شوخی می کنی

Really?!   واقعا؟!

That’s terrific | terrible | shocking!  عالیه/ خیلی بده/ شوکه کننده است

I can’t believe that!   نمی تونم باورش کنم

۱۰-زمانی که در مورد یه موضوع خاصی احساس راحتی ندارید

به عنوان مثال؛ شاید شغلت را از دست داده باشی، و دوستت از تو بپرسد که اوضاع در محل کار چگونه است: خب موضوع همینه یا That’s the thing – من دنبال شغل جدید می گردم.

اگر نمی خواهید که هرگز راجع به موضوع صحبت کنید، می توانید از یک عبارت عمومی استفاده کنید و بعد ان را به دوستتان ارجاع دهید:

I’m not really sure what to say. What about you?  مطمئن نیستم که چی بگم. تو چی؟

Could be better, but not to worry. And you?  میتونست بهتر باشه، اما نگران نباش. تو چی؟

I’m sure things’ll get better soon.   مطمئنم که همه چیز به زودی بهتر پیش میره

How are things at your end?   آخر سر چی شد؟

Not good. What about you?   خوب نیست، تو چی؟

نکته: بعضی از افراد ممکن است در این شرایط بگن همه چی خوبه و بعد بحث را عوض کنند.

Things are fine.   اوضاع خوبه

I’m sure I’ll manage fine.   مطمئنم خوب مدیریت می کنم

Yeah, you know how it is.   بله، میدونی چجوری انجامش بدی

۱۱-پیشنهاد دادن

Let’s go out tonight. What do you reckon?  بیا امشب بریم بیرون. روی چی حساب کردی؟

How about we go to the cinema?  نظرت چیه بریم سینما؟

۱۲-پاسخ دادن به پیشنهاد ملاقات

زمانی که مطمئن هستید که می روید:

Sounds good

Great, see you then!

Wonderful

Cool, see you there!

زمانی که هنوز مطمئن نیستید:

Maybe, I’m not sure yet

Let me get back to you

زمانی که نمی توانید بروید:

I can’t, sorry, I have something else on.

Sorry, I can’t.

(Sorry), I’m really busy right now.

۱۳-حسن ختام مکالمه و گفتگو

Sorry, gotta go. I’ve got a meeting | a date  متاسفم، باید برم. جلسه/ قرار دارم

Well, guess I’d better go   خب، فکر کنم بهتره برم

Well, better be off   خب، بهتره مرخص بشم

Hey let’s catch up next week  خب بیا هفته دیگه این کارو کنیم

۱۴-خداحافظی و حرف های آخر مکالمه

Take it easy!   سخت نگیر

Catch you later!    بعدا میگیرمت! تماس میگیرم

Later ‘bro – اغلب در آمریکا استفاده می شود

See you later!   بعدا داداش

Take care!   بعدا می بینمت

‘Bye!   مواظب باش

Alright, later mate! – رایج در آمریکا، استرالیا

بخش ۲: نمونه هایی از مکالمه در شرایط خاص تر

در این قسمت از سایت یک خلاصه ای از مکالمه را بین دو نفر به شما نشان می دهیم. این مکالمه ها، در مورد ۲ نفری است که به صورت تصادفی با یکدیگر ملاقات کرده اند، ۲ نفری که از هم می پرسند برای زندگی چه کار می کنند و در آخر ۲ نفری که یکدیگر را در سینما ملاقات می کنند.

اگر یک دوست یا یک همکلاسی دارید، هر کدام به نوبت این نقش ها را با یکدیگر بازی کنید.

۱-گفتگویی خلاصه بین ۲ دوست قدیمی که اتفاقی یکدیگر را در کافه می بینند

Sarah: Hello Jason, how are you, it’s been a long time since we last met?

Jason: Oh, hi Sarah I’m have got a new job now and is going great. How about you?

Sarah: Not too bad.

Jason: How often do you eat at this cafe?

Sarah: This is my first time my friends kept telling me the food was great, so tonight I decided to try it. What have you been up to?

Jason: I have been so busy with my new job that I have not had the time to do much else, but otherwise, me and the family are all fine.

Sarah: Well, I hope you and your family have a lovely meal.

Jason: Yes you too.

سارا: سلام جیسون، چطوری، از آخرین باری که همو دیده ایم، خیلی می گذره؟

جیسون: اوه، سلام سارا من یه شغل جدید پیدا کردم و همه چیز عالیه. تو چی؟

سارا: بد نیست.

جیسون: چند وقت یک بار در این کافه غذا می خوری؟

سارا: اولین بارمه. دوستام مدام می گفتن که غذاهای این جا خیلی خوبه. بالاخره امشب تصمیم گرفتم که امتحانش کنم. تو دیگه چیکارا می کنی؟

جیسون: من بخاطر شغل جدیدم، خیلی درگیرم و زمان برای کارای دیگه ندارم اما در کل من و خانودام خوبیم.

سارا: خب، امیدوارم که تو و خانوادت یه وعده غذایی عالی (شام یا نهار) داشته باشین و بهتون خوش بگذره!

جیسون: بله ممنونم. توام همینطور.

۲-مکالمه ای بین دو نفر که از هم در مورد زندگی خود (شغل) سوال می کنند

David: Hello, my name is David It’s nice to meet you.

Jenny: Hi, I’m Jenny. It’s my please to meet you.

David: Am sorry. what was your name again?

Jenny: Jenny.

David: So Jenny, What do you do for a living?

Jenny: I work at the local school teaching English. what do you for a living?

David: I’m also an English teacher, but am currently out of work.

Jenny: Sorry to hear that. It has been really nice talking to you.

David: Yes. It was a great pleasure meeting you.

دیوید: سلام اسم من دیویده، از ملاقات با شما خوشبختم.

جنی: سلام، من جنی هستم. خوشحالم که می بینمتون.

دیوید: عذر می خوام، اسمتون چی بود؟

جنی: جنی.

دیوید: خب جنی شغلت چیه؟

جنی: در مدرسه محلی زبان تدریس می کنم، تو چیکار می کنی؟

دیوید: من هم معلم زبانم، اما الان چند وقتی هست که کار نمی کنم.

جنی: متاسفم که اینو می شنوم. صحبت با تو خیلی خوب بود.

دیوید: بله. ملاقات با تو عالی بود یا خیلی خوشحالم که ملاقاتت کردم.

۳-مکالماتی بین دو دوست که تصادفا یکدیگر را در سینما می بینند

Bob: Hi Jason, it’s great to see you again.

Jason: Wow, it’s great seeing you, How long has it been? It most be more than 6 months. I’m doing good. How about you?

Bob: Not too bad.

Jason: What movie are you and the family going to see?

Bob: I came here to see the Simpsons movie. How about you?

Jason: I’m going to watch Terminator 4.

باب: سلام جیسون. خوشحالم که دوباره می بینمت.

جیسون: واو، خوشحالم می بینمت، از آخرین دیدارمون چند وقت گذشته ؟ باید بیشتر از ۶ ماه باشه، من خوبم، تو چطوری؟

باب: بد نیستم.

جیسون: تو و خانوادت می خواین چه فیلمی ببینین؟

باب: اومدم اینجا فیلم سیمپسون ها رو ببینم. تو چی؟

جیسون: من می خوام ترمیناتور ۴ رو ببینم.

۴-مکالماتی بین دو دوست که بعد از مدت زمان طولانی یکدیگر را دیده اند

آیا تابه حال گفتگوی بین دو دوست که مدت زمان طولانی است یکدیگر را ندیده اند، را شنیده اید؟ این مکالمه واقعا بهترین لحظه و لذت بخش است. دایره دوستی بدون سرگرمی و شوخی شبیه به یک فیلم بدون موسیقی است. دوستان بهترین بخش زندگی هستند. بدون دوستان، زندگی خسته کننه می شود. والدین، خواهر و برادر، همسر، کودکان و دیگر اعضای خانواده هم در زندگی ما حضور دارند. اما اگر ما یک دوست خوب نداشته باشیم، ممکن است در زندگی احساس پوچی کنیم.

همه ی ما حداقل یک دوست بامزه داریم که همیشه جوک می گوید و همه را می خنداند. مکالمه بامزه زیر بین دو دوست است که خاطرات قدیمی را برای هم یادآوری می کنند. خب بدون صحبت اضافه، بیایید بهترین و بامزه ترین مکالمات بین دو دوست را بعد از مدت زمان طولانی ببینیم.

word image 10

۵-مکالمه بامزه بین دو دوست که بعد از مدت زمان طولانی یکدیگر را دیده اند

John: Hi Henry

Henry: Hi John, after a long time.

John: Yeah dude, where do you live now?

Henry: With my parents

John: Where do your parents live?

Henry: With me

John: Where do you all live?

Henry: Together

John: Dude don’t joke

Henry: I’m not joking dude

John: Ok, now tell me, where is your house?

Henry: Next to my neighbor’s house

John: Where is your neighbor’s house?

Henry: Next to my house

John: Grrrrrrr

جان: سلام هنری

هنری: سلامی بعد از مدت زمان طولانی به تو، جان

جان: آره رفیق، الان کجا زندگی می کنی؟

هنری: با پدر و مادرم.

جان: پدر و مادرت کجا زندگی می کنند؟

هنری: با من.

جان: همتون کجا زندگی می کنید؟

هنری: با همدیگه.

جان: رفیق شوخی نکن.

هنری: شوخی نمی کنم رفیق.

جان: خل، حالا به من بگو خونتون کجاست؟

هنری: کنار خونه همسایمون.

جان: خونه همسایتون کجاست؟

هنری: کنار خونه من.

جان: خخخخخخ.

۶-کریستن و جاستین بهترین دوستان هم هستند و یکدیگر را بعد از یک ماه ملاقات کردند

Christen: Hi Justin, I’m sorry for what happened between us a month ago.

جاستین به حرفش توجه نمی کنه، و راه می ره.

Christen: Are you still mad at me?

Justin: Twinkle, twinkle little star.

Christen: How I wonder what you are?

Justin: Wish I could hit you with my car.

Christen: Ok, you are still mad at me.

کریستن: سلام جاستین، بخاطر اتفاقی که یک ماه پیش بین ما افتاد، متاسفم.

کریستن: تو هنوز از دست من عصبانی هستی؟

جاستین: چشمک بزن، چشمک بزن ستاره کوچولو.

کریستن: چجوری بفهمم تو چه آدمی هستی؟

جاستین: کاش می شد با ماشین بهت می زدم.

کریستن: خب، پس تو از دست من عصبانی هستی.

۷-ژوان و فرانکلین بهترین دوستان هم هستند و بعد از مدت زمان طولانی یکدیگر را ملاقات می کنند. ژوان یک مرد شوخ و بامزه است و در جوک گفتن و شوخی کردن عالی است. بعد از یک مکالمه کوتاه،

Franklin: Juan, I badly missed your jokes. Tell me a joke now.

Juan: Sure. Ok, tell me, how do you put an elephant in a fridge?

Franklin: I don’t know.

Juan: It’s easy. You just open the fridge and put it in. I have another question.

Franklin: Okay. Ask.

Juan: How to put the donkey inside the fridge?

Franklin: It’s easy. You just open the fridge and put it in.

Juan: No. You just open the fridge, take out the elephant and put the donkey inside.

Franklin: Oh ok.

Juan: Let me ask another one. If all the animals went to the lion’s birthday party and one animal went missing. Which one would it be?

Franklin: I don’t know.

Juan: It’s the donkey. Because it’s still inside the fridge.

Franklin: Are you kidding me?

Juan: No Franklin. One last question.

Franklin: Ok.

Juan: If there is a river full of crocodiles and you wanted to cross, how would you?

Franklin: There is no way. I would need a boat to cross.

Juan: No man. You just swim and cross the river. Because all the animals including crocodiles went to the lion’s birthday party.

Franklin: It’s enough buddy, I never ask you to tell a joke again

فرانکبلین: ژوان امروز بدجور دلم برای جوکات تنگ شده. الان برام یک جوک تعریف کن.

ژوان: حتما. خب بهم بگو چجوری یه فیل داخل فریزر میره؟

فرانکلین: نمیدونم.

ژوان: راحت. در فریزرو باز می کنی و فیلو می زاری توش. یه سوال دیگره ام دارم.

فرانکلین: خب. بپرس.

ژوان: خرو چجوری داخل فریزر میزارن؟

فرانکلین: راحت، در فریزرو باز می کنی و میزاری توش.

ژوان: نه. اول در فریزرو باز می کنی، فیل رو از داخلش درمیاری و خر رو داخلش می زاری.

فرانکلین: اوه اوکی.

ژوان: خب بزار یه سوال دیگه بپرسم. اگر همه مهمونا برن جشن تولد شیر و یک حیوون گم بشه. این حیوون کدوم می تونه باشه؟

فرانکلین: نمیدونم.

ژوان : خر. چون هنوز داخل فریزره.

فرانکلین: با من شوخی می کنی؟

ژوان: نه فرانکلین. سوال آخر.

فرانکلین: اوکی.

ژوان: اگر یک رودخانه پر از کروکوئیل باشه و بخوای ازش عبور کنی، چیکار می کنی؟

فرانکلین: هیچ راهی نداره. باید یه قایق باشه تا بتونم رد بشم.

ژوان: نه مرد. فقط باید شنا کنی و از رودخانه عبور کنی . چون همه حیوونا حتی کروکودیل هم به مهمانی رفتن.

فرانکلین: خب بسه رفیق، دیگه ازت نمیخوام بهم جوک بگی.

۸-استیو با جودی بعد از مدت زمان طولانی تماس می گیرد

Steve: Hi Jude, How are you mate?

Jude: I’m good and happy to hear from you after a long time.

Steve: Yes Jude, I’m little busy here. Anyway, I called you because wanna congratulate you.

Jude: Thank you very much, Steve. It’s so nice.

Steve: Today is one of the happiest days in your life. So enjoy the day.

Jude : But my marriage is fixed for tomorrow.

Steve: That’s why I said, today is one of your happiest days.

Jude cut the phone connection and Steve laughs on the floor.

استیو: سلام جودی. چطوری رفیق؟

جودی: خیلی خوب و خوشحالم که بعد از مدت طولانی صداتو می شنوم .

استیو: آره جودی، من این روزا کمی سرم شلوغه. به هر حال بهت زندگ زدم که تبریک بگم.

جودی: خیلی ممنونم استیو . خوشحالم کردی.

استیو: امروز یکی از شادترین روزهای زندگیته. پس از روزت لذت ببر.

جودی: اما مراسم ازدواج ما فرداست.

استیو: بخاطر همین گفتم که امروز یکی از شادترین روز های زندگیته.

جودی تلفن رو قطع کرد و استیو از خنده رو زمین افتاده بود.

۹-ریچارد و استیو بعد از مدت زمان طولانی در حال اس ام اس زدن به هم هستند. در وسط مکالمه

Richard: Hey dude, I’m bored. Tell me a good joke.

Steve: Sure.

Steve: How do you keep an idiot in suspense?

Richard: I don’t know. How?

Richard: I’m waiting for your answer

Richard: Hellooooooooooo

Richard: Why don’t you answer?

ریچارد: سلام رفیق، کلافم. یه جوک بهم بگو.

استیو: حتما.

استیو: چه جوری یه احمقو معلق نگه می داری؟

ریچارد: نمیدونم. چه جوری؟

بعد از یک دقیقه.

ریچارد: منتظر جوابتم.

بعد از سه دقیقه.

ریچارد: سلاااااام.

بعد از پنج دقیقه

ریچارد: چرا جواب نمیدی؟

استیو بدون این که بهش جواب بده، مشغول خندیدن بود.

۱۰-هری و ژولین بعد از مدت زمان طولانی به یکدیگر پیام می دهند

Harry : Hi Julian how are you?

Julian: I’m doing well. How are you?

Harry: I’m doing great.

Harry: I just wanna ask you a question

Julian: Sure buddy.

Harry: My Girlfriend typed IDK and TTYL. What is that mean?

Julian: I Don’t Know. Talk To You Later.

Harry: Ok, I will ask you whenever you are free.

هری: سلام جولیان حالت چطوره؟

جولیان: خوبم تو چطوری؟

هری: من عالی ام.

هری: فقط میخوام ازت یه سوال بپرسم.

جولیان: حتما رفیق.

هری: دوستم برام نوشته IDK و TTYL. یعنی چی؟

جولیان: نمی دونم. بعدا باهات صحبت می کنم.

هری: اوکی، هر وقت بیکار بودی ازت می پرسم.