باشگاه به انگلیسی بطور کلی معادل Gym (جیم) می باشد که البته مترادف ها و معادل های دیگری هم دارد. بدنسازی رو هم gym میگن هم bodybuilding (بادی بیلدینگ) و اما اگه منظور از باشگاه، چیزی بجز ورزش باشه مثلا باشگاه خبرنگاران، معادل ش میشه کلاب club این مطلب کوتاه رو بخونید همه چیز دستتون میاد.
- Gym: باشگاه، سالن بدنسازی
- تلفظ: /dʒɪm/
- نوع کلمه: اسم قابل شمارش (countable noun)
تعریف باشگاه (واژه Gym) به انگلیسی
1- A place or club where you can go to exercise using machines, weights, and other equipment. مکان یا کلوپی که در آنجا می توانید با استفاده از دستگاه، وزنه و سایر تجهیزات ورزش کنید
مثال:
- I go to the gym twice a week. من هفته ای دو بار به باشگاه می روم
- You should join a gym. تو باید عضو یک باشگاه شوی
2- Physical exercises and activities performed inside, often using equipment, especially when done as a subject at school. تمرینات و فعالیتهای جسمی که در فضای داخلی انجام می شوند، بخصوص وقتی که به عنوان یک برنامه درسی در مدرسه صورت می گیرند. زنگ ورزش
مثال:
- Class 3 do gym on a Wednesday afternoon. کلاس 3، چهارشنبه بعد از ظهر زنگ ورزشتان است
- gym clothes لباس زنگ ورزش
- gym shoes کفش زنگ ورزش
- The third graders have gym on Tuesdays and Thursdays. کلاس سومیها روزهای سه شنبه و پنجشنبه زنگ ورزش دارند
مثالهای بیشتر
- A work-out in the gym will exercise all the major muscle groups. تمرین در باشگاه گروه های عضلانی اصلی را ورزیده می کند
- I felt so unfit after Christmas that I decided to join a gym. بعد از کریسمس آنقدر ناخوش احوال بودم که تصمیم گرفتم به باشگاه بروم
- A figure like that is usually the product of many hours spent in the gym. چنین اندامی معمولا حاصل ساعتها تمرین در باشگاه است
- I like to sweat it out in the gym for a couple of hours every day. دوست دارم هر روز چند ساعتی در باشگاه تمرین کنم و عرق بریزم
- He works in a sports center instructing people in the use of the gym equipment. او در یک مرکز ورزشی کار می کند و به مردم درباره استفاده از تجهیزات بدنسازی آموزش می دهد
لغات و اصطلاحات مرتبط باشگاه به انگلیسی
کفپوش باشگاه، کف سالنمشکل اصلی نشتی سقف بود که کف سالن ورزشی را از بین برد. |
gym floor The main problem was roof leaks that ruined the hardwood gym floor. |
عضویت در باشگاهکسب و کارهای کوچک و متوسط باید بتوانند برای کارکنانشان عضویت در باشگاه بدون مالیات را فراهم کنند. |
gym membership Small and medium-sized businesses should be able to provide their employees with tax-free gym membership. |
مربی باشگاهمربی باشگاهش استعداد او را کشف کرد و بازی فوتبال را نشانش داد. |
gym teacher His gym teacher discovered his talent and showed him the game of football. |