پاییز به انگلیسی می شود Autumn (آتِم). البته Fall هم کاربرد داره (واژه autumn بیشتر در انگلیسی بریتیش استفاده میشه اما در امریکا بیشتر از واژه fall استفاده میکنن. واژه autumn یکم رسمی تر و ادبی تره به همین دلیل در امریکا بیشتر در آثار ادبی دیده میشه اما این واژه در انگلیسی بریتیش هم در مکالمات روزمره و هم در آثار ادبی مورد استفاده قرار میگیره.). متولد پاییز میشه born in autumn و دختر پاییز میشه autumn girl و پسر پاییز هم میشه autumn boy.

یکی از فصل های سال که بین تابستان و زمستان قرار دارد و برای نیمه شمالی خط استوا از ماه سپتامبر تا نوامبر و برای نیمه جنوبی آن از ماه مارس تا می ادامه دارد. معمولا محصولات کشاورزی و میوه ها در این فصل رسیده و برداشت می شوند و برگ ها هم می ریزند. (منبع)

  • We like to travel in (the) autumn when there are fewer tourists.   ما دوست داریم در پاییز وقتی توریست ها کم تر هستند، مسافرت کنیم
  • Last autumn we went to Germany.   پاییزِ سالِ قبل؛ ما به آلمان رفتیم
  • It’s been a very mild autumn.   پاییز بسیار معتدل بوده است
  • autumn colours/leaves   رنگ ها/ برگ های پاییزی
  • an autumn day/evening   یک روز / عصر پاییز
  • In the autumn I rake up the dead leaves.   من در پاییز برگ های خشک و بی جان را جارو می کنم
  • Cutting the bush back in the autumn will help promote vigorous growth in the spring.   هرس کردن شاخه های درختان در پاییز به رشد بهترِ آن ها در بهار کمک خواهد کرد
  • By the look of things, we won’t be able to take our holiday till the autumn.   آن طور که پیداست؛ ما نمی توانیم تا پاییز تعطیلات را شروع کنیم
  • Our autumn catalogue is now available.   کاتالوگ محصولات پاییزی ما در دسترس است
  • It was early autumn and the leaves were turning yellow.   اوایل پاییز بود و برگ ها زرد شدند

عبارات و کلمات مرتبط با Autumn

  • Autumnal   پاییزی
  • Clock   ساعت/ زمان شمار
  • Dead   مرده/ بی روح / بی جان
  • Estival   تابستانی
  • Fall   پاییز
  • in the dead of night/winter   در خلوت شب / در میانه زمستان (اصطلاح)
  • in the depth(s) of winter   در عمق زمستان (اصطلاح)
  • Indian summer   هوای ملایم و خشک اواخر پاییز در شمال ایالات متحده آمریکا
  • Monsoon   فصل باران های موسمی
  • Rain   بارش / بارندگی
  • Season   فصل
  • autumn years   دوران پیری (اصطلاح)

word image 142