احتمالا به گوش شما هم خورده که بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی، کودکی است. از هر کسی بپرسید به شما می گوید بچه ها در مقایسه با بزرگسالان توانایی باورنکردنی و فوق العاده ای در یادگیری انواع زبانها دارند و قطعا در برخی از جنبه های فراگیری زبان، بچه ها گوی سبقت را از ما بزرگترا می ربایند. اما چرا؟ و اینکه اگر بچه ها چنین توانایی و استعدادی دارند، آیا برای بزرگسالان هم امیدی هست؟ البته که بله! هیچ وقت نباید ناامید باشید. ما اینجا هستیم تا با شما درباره بهترین سن یادگیری زبان صحبت کنیم و ببینیم زبان آموزان کم سن و سال و بزرگسال چه نقاط ضعف و قوتی دارند.
بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی چه زمانی است؟
خب، وقتی حرف از یادگیری زبان و رسیدن به مهارت در سطح گویشوران بومی می شود باید بپذیریم که کودکان عملکرد بهتری دارند. تحقیقی که در سال 2016 روی حدود 670 هزار نفر در سنین مختلف انجام شد، به تجزیه و تحلیل میزان یادگیری این شرکت کنندگان پرداخت که هرکدامشان در مقاطع خاصی از زندگیشان یادگیری زبان را شروع کرده بودند. نتایج این تجزیه و تحلیل نشان داد که بهترین زمان برای یادگیری زبان بین تولد تا 10 سالگی است که به آن “بازه بحرانی” (critical period) گفته می شود. با این حال، توانایی یادگیری گرامر تا 18 سالگی همچنان کاملا قوی است و بعد از آن بازه بحرانی به پایان می رسد.
بعد از 18 سالگی چه اتفاقی می افتد؟
هنوز دقیقا مشخص نیست که چرا بازه بحرانی برای یادگیری زبان حدود 18 سالگی به پایان می رسد، ولی چند عامل احتمالی برای این اتفاق وجود دارد:
- زیست شناسی: بعد از 18 سالگی، مغز ما کم کم انعطاف پذیری اش را از دست می دهد، یعنی توانایی تغییر و نوسازی اتصالاتش کم میشود.
- فرهنگ: احتمال اینکه افراد بالای 18 سال خیلی در زبان جدیدی که در حال یادگیری اش هستند غرق نشوند زیاد است. معمولا بعد از 18 سالگی مسائلی مثل دنبال شغل گشتن یا دوری از خانواده پیش می آید که یادگیری زبان را تحت تاثیر قرار می دهند.
چرا بچه ها زبان آموزان خوبی هستند؟
بچه ها به چند دلیل زبان را بهتر از بزرگسالان یاد می گیرند که در ادامه به این عوامل کلیدی اشاره می کنیم:
1- اتصالات عصبی
مغز کودکان انعطاف پذیری بیشتری دارد، یعنی می تواند راحتتر از بزرگترها ارتباطات عصبی جدید بسازد. همانطورکه گفتیم، این انعطاف پذیری در بزرگسالی کاهش پیدا می کند. در واقع نورونهای بازدارنده در کودکان نسبت به بزرگترا خیلی پذیراتر هستند. این نورونها نوعی سلول مغزی اند که مشخص می کنند ما بر اساس تجربیاتمان چه چیزی یاد بگیریم. در حقیقت مغز بچه ها اطلاعات جدید را خیلی راحتتر از بزرگترها جذب می کند.
2- زمینه اجتماعی
خانواده ای را تصور کنید که تازگیها از ایران به ژاپن نقل مکان کرده است. به نظرتان پدر و مادر خانواده بیشتر به زبان ژاپنی مسلط می شوند یا کودک هفت ساله شان؟ به احتمال زیاد بچه خردسال خانواده مهارتهای قویتری کسب خواهد کرد. بچه ها در محیطهای جدید برای اینکه دوست پیدا کنند تحت فشار یادگیری زبان قرار می گیرند، برای همین انگیزه آنها برای این یادگیری بیشتر است. علاوه بر این، بچه خانواده ای که به ژاپن یا هر کشور جدیدی مهاجرت کرده بهتر روی زبان جدید مسلط می شود، چون هر روز در مدرسه آن را می شوند و با این زبان آشنا می شود؛ فرصتی که معمولا در اختیار بزرگترهای خانواده نیست.
زبان آموزان بزرگسال چه نقاط قوتی دارند؟
شاید بعد از این بحثهایی که درباره یادگیری زبان بچه ها کردیم، همه چیز برایتان ناامید کننده به نظر برسد؛ ولی نباید اینطور باشد! درست است که بزرگسالان مسیر سختتری را باید طی کنند تا روی زبان جدید هم مثل زبان مادریشان مسلط شوند، اما از طرفی هم بزرگترها از چند جهت نسبت به بچه ها در زمینه یادگیری زبان برتری دارند.
در ادامه این نقاط قوت را بررسی می کنیم.
1- یادگیری صریح
بچه ها در گوش دادن به صحبتهای گویشوران بومی و تقیلد لهجه آنها عالی عمل می کنند و اساسا مغزشان مهارتهای زبانی را به خودش جذب می کند. این فرایند به یادگیری پنهان یا ضمنی (Implicit learning) معروف است. اما نقطه قوت بزرگسالان یادگیری صریح یا آشکار (Explicit learning) آنهاست. به عنوان مثال، زبان آموزان بزرگسال می توانند قواعد دستوری یک زبان را در محیط کلاس درس یاد بگیرند، ولی بچه ها فاقد شناخت و دامنه توجه مورد نیاز برای این نوع یادگیری هستند.
2- حفظ و افزایش دایره لغات
زبان آموزان بزرگسال به لطف مهارتهای سوادآموزی پیشرفته، حافظه بهتر و دامنه توجه طولانیتر می توانند دایره لغاتشان را در مقایسه با کودکان بیشتر افزایش بدهند و کلمات بیشتری یاد بگیرند. علاوه بر این، بزرگترها نسبت به بچه ها بعد از یک دوره آموزشی کوتاه می توانند لغات بیشتری را حفظ کنند و به خاطر بسپارند.
3- سرعت یادگیری
این تصور که بچه ها یک زبان جدید را زودتر از بزرگترها یاد می گیرند تصور خیلی رایجیست، اما واقعیت برعکس آن است! درست است که بچه ها به خاطر روابط اجتماعی و بیشتر قرار گرفتن در محیطهای زبانی در نهایت مهارتهای زبانی قویتری کسب می کنند، اما سریعتر نیستند. در واقع زبان آموزان بزرگسالان در مقایسه با بچه ها سرعت یادگیری بیشتری دارند.
بهترین زمان برای یادگیری زبان زمانیست که آماده هستید
وقتی حرف از تسلط به یک زبان جدید مثل بومیان آن زبان می شود، بچه ها بهتر عمل می کنند؛ ولی معنی اش این نیست که بزرگسالان هیچ شانسی ندارند. اگر زبان آموز بزرگسالی هستید باید بدانید که کارهایی هست که با انجامشان می توانید شانس موفقیتتان در یادگیری زبان جدید را افزایش بدهید. به عنوان مثال، محققان پیشنهاد می کنند زبانی را برای یادگیری انتخاب کنید که به زبان مادریتان نزدیک باشد. این شباهت به شما کمک می کند تا زودتر و بهتر روی زبان جدید مسلط شوید. یادتان باشد که هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست. مهم نیست چه زمانی شروع می کنید، مهم این است که با عزم راسخ و تلاش بی وقفه می توانید روی زبان جدید کاملا مسلط شوید. پس هیچ وقت ناامید نشوید و به راهتان ادامه بدهید. موفق باشید.