خانه دار در انگلیسی می شود Housewife (زن خانه دار) یا کلمه housekeeper (هم زن و هم مرد خانه دار) هم به کار می رود. البته دو کلمه homemaker و householder هم به کار میروند ولی کمتر رایج اند. زن خانه دار میشه House wife و مرد خانه دار میشه househusband و مادر خانه دار میشه housewife mom من خانه دار هستم یا شغل من خانه داری هست میشه I am a housewife و شغل خانه داری هم میشه housekeeper job.

در این مطلب تعاریف، مثال و هم معنی های کلمه اول را توضیح می دهیم.

خانه دار در انگلیسی – تعاریف و مثال کلمه Housewife

A woman whose work is inside the home, doing the cleaning, cooking, etc., and who usually does not have any other job   زنی که کارش داخل خانه، نظافت، آشپزی و غیره است و معمولا کار و شغلِ دیگری هم ندارد

  • She’s not the type of person to stay at home and be a housewife.   او از آن دسته افرادی نیست که در خانه بماند و خانه دار باشد
  • A group of housewives stood chatting outside the butcher’s shop.   گروهی از زنان خانه دار بیرونِ قصابی ایستاده و مشغول حرف زدن بودند
  • All of these modern appliances undoubtedly make life easier for today ‘ s housewife.  همه این وسایل مدرن بدون شک زندگی را برای خانم خانه دار امروزی آسان می کند
  • She felt angry that he described her as a housewife.  او از این که او را به عنوان یک زن خانه دار توصیف کرد، عصبانی شد
  • Molly had only ever dreamed of being a mother and a housewife, and she took great pride in that role.  مولی فقط رویای مادر شدن و خانه دار شدن را در سر می پَروَراند و به این نقش افتخار می کرد